کتاب «فرهنگ واژگان کرمانج‌های گیلان» با پژوهش و نگارش رامین جهان‌پور توسط انتشارات ارشدان منتشر شد.

فرهنگ واژگان کرمانج‌های گیلان» رامین جهان‌پور

به گزارش کتاب نیوز، رامین جهان‌پور (1351- ) نویسنده و منتقد رودباری، در بخشی از مقدمه کتاب آورده است:

«کرمانج‌های ساکن گیلان بیش از سه قرن است که از خراسان شمالی به مناطق کوهستانی گیلان کوچیده‌اند و تقریبا دوفرهنگه شده‌اند. در تاریخ دو دلیل برای کوچ اجباری کردهای کرمانج به گیلان آورده شده. یکی اینکه نادرشاه افشار برای اینکه جلوی حمله روسها را به ایران از طریق شمال کشور بگیرد عده زیادی از آنها را برای مبارزه به گیلان می‌فرستد و آنها در گیلان ساکن می‌شوند. علت دوم مهاجرت کرمانج‌ها را هم بعضی از تاریخ نویسها شورش کرمانج‌ها در مقابل سلطنت نادرشاه قید کرده اند. درواقع کرمانج‌ها به خاطر شورش از خراسان به مناطق کوهستانی و جنگلی گیلان تبعید می‌شوند. عمارلو نام منطقه وسیعی در مجاورت شهرستان رودبار است که جمعیت کثیری از کرمانج‌ها از دیرباز درآنجا سکونت دارند وعلاوه بر زبان کرمانجی به زبان‌های دیلمی گیلانی و گیلکی هم حرف می‌زنند.»

«فرهنگ واژگان کرمانج‌های گیلان» اثر رامین جهان‌پور در 76 صفحه و با قیمت ۳۰ هزارتومان توسط انتشارات ارشدان منتشرشده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...