هرچه فکر می کنم مگر ما چه قدر کتاب چاپی فارسی از آغاز آمدن چاپ تا ـ فرضا ـ سال ۱۳۵۰ داریم، و این که آیا این قدر توانایی نداریم که همه اینها را اسکن کرده و به آسانی در اختیار پژوهشگران قرار دهیم، عقلم به جایی نمی رسد. اگر این عجز نیست، پس عجز چیست؟ یعنی ما توانایی این که حداکثر صد هزار کتاب و کتابچه را اسکن کرده و به آسانی در اختیار قرار دهیم نداریم؟ اصلا دویست هزار؟ مگر چه قدر هزینه و نیرو نیاز دارد؟ این آثار، ایرانی است و برای تحقیقات ایرانی، بسیار سودمند است. بنده خدا چهار سال در کتابخانه مجلس بود، آنچه اسکن شد، بیش از بیست و دو هزار نسخه خطی و بالای یازده هزار کتاب چاپی سربی و سنگی بود. این یعنی این که با قریب ده دوازده تا اسکنر، می شود در چهار سال، نزدیک به ۳۵ هزار جلد کتاب را اسکن کرد. از سال ۹۱ تاکنون، اگر همان روند ادامه یافته، چرا این کتابها در اختیار دیگران قرار نمی گیرد؟ شاید بگویند مشکل حقوقی دارد، اما دست کم آنها که مشکل حقوقی ندارد و چهل سال از آنها گذشته که می تواند در اختیار باشد. [کاش این قانون در مجلس جدید بشود ۲۰ سال] اگر هم در این مدت در کتابخانه مجلس، یا آنچه اسکن شده، اندک است، باید گفت، چرا؟

وقتی از اسکن آثار ملی عاجزیم! | رسول جعفریان

این همه تجهیزات را تهیه می کنیم که چه کنیم؟ می دانم هیچ کس گوشش بدهکار نیست. بدون تعارف، در این مدت، کتابخانه ملی چه کرده است؟ آیا واقعا این کتابخانه، با هزینه های میلیاردی، از این که صد هزار کتاب را اسکن کند، عاجز است؟ می دانم تعدادی شده و روی وبسایت هست و استفاده هم کرده ام، اما کار را باید با وسعت انجام داد و تمام کرد. گفتند حتی خطی ها هم که اسکن شده، بسیاری از فایل هایش از بین رفته است. لابد توانند توضیح دهند که این خبر درست است یا خیر. همان تصاویری هم که از نسخ خطی در وبسایتشان یا بیرون در دسترس است، اغلب مشکل دارد و بسیار ضعیف است. ما در دانشگاه تهران، تا این روزها، دو دستگاه اسکنر کوچک داشتیم. حالا با کمک موقوفه جمالزاده، دو دستگاه خریده ایم که تازگی ـ یک هفته قبل ـ شروع به کار کرده است. پول نبود و ندادند بخریم. همانجا هم به اعتقاد من می شد منظم تر و بیشتر کار کرد، و یا اگر پول بود، اسکن کتابهای قدیمی به بخش خصوصی داد و جایی روی یک وبسایت گذاشت.

به خدا این یک کار ملی است. کاری برای زبان فارسی است. بنده که روزانه به این کتابچه های قدیمی چاپی نیازمندم، در جایی آنها را نمی یابم و اذیت می شوم. لابد همه اهل این کارها، اذیت می شوند. بسیاری از اوقات یکی دو سه نسخه از یک اثر در جاهای مختلف هست که فقط راه افتادن و رفتن و گرفتنش از آن کتابخانه ها، چند روز وقت می خواهد. نسخه ها یا مشهد است که دور از دسترس یا فلان کتابخانه کوچک... کتابخانه آستانه قدس هم که اصلا معلوم نیست در این زمینه ها چه می کند. مرعشی که می دانم صدها هزار کتاب قدیمی دارد، که دیگر هیچ. جالب است که حتی اطلاعات ساده کتابها هم در بسیاری از کتابخانه ها که زمانی در lib. Ir بود به دلیل بروز نشدن این وبسایت، در دسترس نیست. هنوز نشده تا اطلاعات کتابشناسی همه موجودی کتابی ایران را در یک جا جمع کنیم. آنها که می گویند این کشور به طرف علم می رود، یک تاملی این ادعاهای بی پایه خود بکنند و ببینید در ساده ترین کار، در کاری که ملی است، یعنی اسکن صد هزار کتاب قدیمی خودمان، ما عاجزیم. عاجز. چه رسد به علم و دانش جهانی که همه می دانیم برای استفاده از آنها و پایگاه های آنها، به خصوص این روزها، چه قدر مشکل داریم و چه پولهایی باید هزینه کنیم که نیست. این جور نوشتن، نتیجه عصبی شدن ناشی از نیافتن چند کتاب است که همین الان نیازمندش بودم و نیافتم.

................ هر روز با کتاب ...............

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...