برهان جامع. لغتنامه‌ای به فارسی از محمد کریم شقاقی گرمرودی، معلم محمد میرزای ولیعهد که در اواخر سلطنت فتحعلی شاه و به فرمان بهمن میرزا فرزند عباس میرزا تألیف شده است.

گرمرودی ابتدا دو فرهنگ "برهان قاطع" و "جهانگیری" را اساس کار قرار داده و از آنجا که در آنها افزونی‌ها و کاستی‌هایی به نظرش رسیده، برهان قاطع را تلخیص کرده است و سپس برای تأیید و توضیح لغات شواهد شعری فرهنگ "جهانگیری" را در حاشیه کتاب آورده و کنایات و استعارات متعلق به هر لغت را ذیل همان واژه نقل کرده است. او در ترتیب لغات ترتیب فرهنگ جهانگیری را برگزیده بدین‌گونه که ابتدا حرف دوم سپس حرف اول و سوم را اساس قرار داده و حروف را به ترتیب الفبا رعایت کرده است.

این فرهنگ حدودا بین پنج تا شش هزار لغت دارد و شامل یک مقدمه و 29 باب است. مقدمه آن نیز یک "مدخل" و ده "طراز" دارد. در مدخل به فتحعلی شاه و ولیعهد او محمد میرزا و مشوق تألیف کتاب بهمن میرزا و کیفیت اقدام به تألیف اشاره شده است. طراز اول در باب اطلاق واژه "پارس" بر ایران و حدود آن، طراز دوم در تعداد حروف هجای عرب و عجم، طراز سوم در بیان ترتیب لغات برهان جامع، طراز چهارم در اقسام کلمه (اسم و فعل و حرف) با بحثی درباره هر یک از آنها، طراز پنجم در ضبط معانی حروف مفرده (در آغاز و میان و پایان) با اظهارنظرهایی درباره آن، طراز ششم درباره حروفی که جز به ترکیب معنایی ندارند (پسوندها و پیشوندها)، طراز هفتم در تجویز تبدیل حروف به یکدیگر، طراز هشتم در ضمایر طراز نهم در املاء (طرز نگارش کلمات) و طراز دهم در عقد انامل (رقم نویسی اعشاری).

برهان جامع با به سلطنت رسیدن محمدشاه قاجار فرزند عباس میرزا (1250) به پایان رسیده و در نیمه رجب 1260 به خط "میرزا رضاقلی تاریخ‌نویس سرابی تبریزی" (نایب وزارت خارجه و برادر مؤلف) تحریر شده است. مؤلف در هجدهم شعبان همان سال مقابله نسخه را به پایان رسانده و کتاب زیر نظر او در 456 صفحه و به قطع وزیری بزرگ در تبریز به چاپ سنگی رسیده است. در این لغتنامه ابیات شاهد در حواشی صفحات میان جدول‌ها نقل شده است. دو چاپ دیگر نیز در تبریز (سال 1307) و در تهران (بدون تاریخ ) از این اثر صورت گرفته است.

محمد دبیرسیاقی. دانشنامه جهان اسلام

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...