به صورت ۲۴ ساعته در اختیار دانشجویان قرار دارد... کل بنای آن از چوب است... به شکل یک جعبه سفید با ۶۰ هزار پنجره کوچک گرد طراحی شده است... اولین کتابخانه تخصصی مخصوص کتاب‌های کودکان در ژاپن... آجری به سبک رنسانس با پنجره‌های بزرگ و یک ساختمان نوساز در پشت که با یک تونل شیشه‌ای... سقف شیشه‌ای و پنجره‌های بزرگ سالن داخلی، دیوارهای چوبی و نورپردازی حیرت‌انگیز... ورود به این کتابخانه با کفش ممنوع است

کتابخانه‌ی یابود ناکاجیما [Nakajima]

کتابخانه‌ی یابود ناکاجیما [Nakajima]

کتابخانه‌ی یابود ناکاجیما [Nakajima] در دانشگاه آکیتا
این کتابخانه که به صورت ۲۴ ساعته در اختیار دانشجویان قرار دارد، دارای سقفی مدور به شکل چتر است و در کل بنای آن از چوب سدر استفاده شده است. عموم مردم نیز می‌توانند طی ساعات مشخصی در روز و به صورت رایگان از آن استفاده کنند.

کتابخانه‌ی عمومی کانازاوا [Kanazawa Umi-Mirai]

کتابخانه‌ی عمومی کانازاوا [Kanazawa Umi-Mirai]

کتابخانه‌ی عمومی کانازاوا [Kanazawa Umi-Mirai]

کتابخانه‌ی عمومی کانازاوا [Kanazawa Umi-Mirai]
در گوشه شرقی شهر کانازاوا کتابخانه‌ای عمومی قرار دارد که طراحی جالب آن توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این کتابخانه از ساختمانی به شکل یک جعبه سفید با ۶۰ هزار پنجره کوچک گرد طراحی شده است.

کتابخانه بین‌الملی ادبیات کودکان در توکیو [The International Library of Children's Literature]

کتابخانه بین‌الملی ادبیات کودکان در توکیو [The International Library of Children's Literature]

کتابخانه بین‌الملی ادبیات کودکان در توکیو  [The International Library of Children's Literature]

کتابخانه بین‌الملی ادبیات کودکان در توکیو
این کتابخانه [The International Library of Children's Literature] اولین کتابخانه تخصصی مخصوص کتاب‌های کودکان در ژاپن است و شامل دو ساختمان می‌شود. یک ساختمان آجری به سبک رنسانس با پنجره‌های بزرگ و یک ساختمان نوساز در پشت این بنا که با یک تونل شیشه‌ای (که از میان ساختمان آجری گذشته) قابل دسترس شده است.

کتابخانه‌ی عمومی تاکئو [takeo]

کتابخانه‌ی عمومی تاکئو [takeo]

کتابخانه‌ی عمومی تاکئو [takeo]

کتابخانه‌ی عمومی تاکئو [takeo]
در کتابخانه شهر تاکئو علاوه بر امانت کتاب، فروشگاه کتاب، مجلات و کافه نیز در دسترس است. سقف شیشه‌ای و پنجره‌های بزرگ سالن داخلی، دیوارهای چوبی و نورپردازی حیرت‌انگیز از مشخصات دیدنی این کتابخانه است.

Kumo no Ue کتابخانه

Kumo no Ue کتابخانه

Kumo no Ue کتابخانه

کتابخانه‌ی کومونویوئه [Kumo no Ue]
این کتابخانه در شهر کوچک کنجو قراردارد. جالب اینجاست که ورود به این کتابخانه با کفش ممنوع است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...