کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی نمایشگاهی از نسخ خطی قرآن کریم موجود در بخش خطی کتابخانه را برپا کرده است. در این نمایشگاه نسخه خطی قرآن به خط دختر فتحعلیشاه نیز ارائه شده است.

به گزارش مهر، این نمایشگاه تا پایان ماه مبارک رمضان در محل کتابخانه برپاست و عموم علاقه‌مندان می‌توانند هر روز از ساعت ۹ صبح تا ۱۶ با حضور در محل کتابخانه از این گنجینه نفیس دیدن کنند.

مشخصات برخی از نسخ به نمایش درآمده در این نمایشگاه به شرح زیر است:

«قرآن به خطوط نسخ و نستعلیق» کاتب: احمد وقار فرزند وصال شیرازی، تاریخ کتابت: ۱۲۷۸ ق، کتابت شده به جهت حسام‌السلطنه سلطان مراد میرزا، ۲۳۵ برگ، ۱۹ سطر

«قرآن به خط نسخ» کاتب: میرزا شفیع وصال شیرازی، تاریخ کتابت: ۱۲۳۶ ق، کتابت شده جهت حاج علی بابا تبریزی، ۵۱۰ برگ، ۱۵ سطر

«قرآن به خط نسخ غبار و حواشی شکسته نستعلیق» بدون نام کاتب و تاریخ کتابت (احتمالاً قرن ۱۳ ق)، ۳۴ برگ، ۴۹ سطر

«قرآن به خط نسخ و ترجمه نستعلیق» کاتب: محمدشفیع تبریزی، تاریخ کتابت: ۱۲۳۳ ق، ۴۱۷ برگ، ۲۲ سطر، این قرآن خطی ترجمه فارسی هم دارد.

«قرآن به خط نسخ» کاتب ام سلمه دختر فتحعلیشاه قاجار، تاریخ کتابت: ۱۲۴۹ ق، نوشته شده به امر محمدشاه قاجار، ۲۳۴ برگ، ۱۷ سطر

«قرآن به خطوط نسخ و نستعلیق» بدون نام کاتب، تاریخ کتابت: احتمالاً قرن ۱۱ یا ۱۲ ق، اهدایی نخست‌وزیر سوریه به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی که با امضای اکبر هاشمی مورخ ۱۵/‏۰۹/‏۶۴‬ به کتابخانه مجلس تقدیم شده است. ۱۱۶۷ صفحه، ۲۲ سطر، این قرآن خطی ترجمه فارسی هم دارد.

«قرآن به خط نسخ» کاتب: دوست محمدبن‌سلیمان هروی، تاریخ کتابت: ۹۲۹ ق، مکان کتابت: هرات، ۷۴۸ صفحه، ۱۲ سطر

«قرآن به خطوط نسخ و محقق» کاتب: دوست محمدبن‌سلیمان هروی، تاریخ کتابت: ۹۴۶ ق، مکان کتابت: هرات، ۳۰۳ صفحه، ۲۷ سطر

«قرآن به خطوط نسخ و نستعلیق» کاتب: احمد وقار فرزند وصال شیرازی، تاریخ کتابت: ۱۲۸۰ و ۱۲۸۱ ق، کتابت شده به جهت حاج علی‌خان اعتمادالسلطنه، ۶۱۳، ۱۲ سطر. این قرآن خطی ترجمه فارسی هم دارد.

«قرآن به خط نسخ» کاتب: علاءالدین محمد تبریزی، تاریخ کتابت: ۹۸۲ ق، ۲۹۲ برگ، ۱۲ سطر

«قرآن به خط نسخ» کاتب: حسن بن علی نسابه، تاریخ کتابت: ۱۲۹۷ ق، کتابت شده به دستور معتمدالدوله فرهاد میرزا، ۱۹۰ برگ، ۱۹ سطر

«قرآن به خط نسخ» کاتب: محمدابراهیم قمی، تاریخ کتابت: ۱۰۹۶ ق، ۲۹۶ برگ، ۱۵ سطر

«قرآن به خط نسخ» کاتب: محمدابراهیم بن حاجی محمدصفر، تاریخ کتابت: ۱۲۴۳ ق، ۲۸۸ برگ، ۱۵ سطر

«قرآن به خط نسخ» کاتب: شمس‌الدین محمد سبزواری متخلص به وصفی، تاریخ کتابت: ۹۷۷ ه، ۵۱۱ برگ، ۹ سطر

«قرآن به خط نسخ» کتاب احمد نیریزی، تاریخ کتابت: ۱۱۲۵ ق، مکان کتابت: اصفهان، ۴۴۰ برگ، ۱۲ سطر

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...