جردن مینتزر و داریوش خنجی بابت انتشار کتاب «گفت‌وگو با داریوش خنجی» [conversations with darius khondji] موفق به دریافت جایزه سینمایی از «مرکز ملی سینمایی» فرانسه شدند. 

گفت‌وگو با داریوش خنجی» [conversations with darius khondji]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این جایزه در هفته آخر ماه ژوئن به خنجی و مینتزر اعطا شد. داریوش خنجی، که از پدری ایرانی و مادری فرانسوی زاده شد، امروز در فرانسه به عنوان یکی از چهره‌های موفق سینما شناخته می‌شود. وی در بسیاری از پروژه‌های تولید فیلم‌های سینمایی مدیر فیلمبرداری بوده است.

کتاب «گفت‌وگو با داریوش خنجی» در اواخر سال 2018 در انتشارات Synecdoche در پاریس منتشر شد و در مورد 50 سال فعالیت های وی  است. خنجی که فعالیت سینمایی خود را در سال های 70 آغاز کرد و از آن زمان کار با هنرپیشه‌ها و کارگردان های معروف را تجربه کرد. وی تجربه کار با بزرگان سینما و کارگردانانی چون دیوید فینچر، برنارد برتولوچی، ژان پیر ژونه، مایکل هانکه، وودی آلن، وونگ کاروای، رومن پولانسکی و... را دارد.

در این کتاب همچنین خنجی در مورد تکنیک های خاص خود در عکس برداری (نور، انتخاب لنز، استفاده از دوربین های دیجیتال، ...) توضیحاتی ارائه کرده است. به موجب این انتخاب مبلغ 10 هزار یورو نیز به عنوان کمک به مولف و ناشر کتاب اعطا شد.

خنجی در سال ۱۹۹۵  نامزد جایزهٔ بهترین فیلمبرداری برای فیلم هفت از سوی انجمن فیلمبرداران آمریکا و در سال ۹۶ نامزد جایزهٔ اسکار بهترین فیلمبرداری برای فیلم اویتا از سوی آکادمی اسکار بود.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...