هرچه او سماجت بیشتری در به تصویر کشیدن ابعاد تاریک و مخوف حکومت استالین به خرج میداد، فشارهای سیستماتیک برای سرکوب او شدت بیشتری میگرفت... در پی آزادی او از اردوی آلمانها، ارتش شوروی او را به اتهام جاسوسی به زندان میاندازد... آنها باید در هر حالی کار کنند و فقط وقتی دست بکشند که مرده باشند... جوخهی صدوچهارنفرهی آنها گویی تنی واحد است که برای تغذیهای ناچیز و زنده ماندن میکوشد
...
یکی از چهار رمان بزرگ قرن بیستم... ملاقات تروریست و سناتور با یکدیگر همراه با همدردی رقتانگیز و درخور... روابط ناپایدار پدر با پسر مسلم بهنظر میرسد... شبیه دو دریچه سیاه هواکش بودند که روبهروی هم میچرخیدند و بهواقع ورطهای ایجاد میشد... چندینبار شخصیتهای مختلف از سیر تا پیاز توصیف شدند که «گسترش بیاندازه موضوعات» است... تروریسم را از یک پدیده مهلک اجتماعی به یک انحراف شخصی سوق داد
...
زمانی بود که ما حتی جرات پچ پچ کردن هم نداشتیم... غرور ناخواستهای از دستیابی به کهکشانها داریم؛ در حالی که فقر و بدبختی هم در کشورمان داریم... ما فقط از این میترسیم که نکند از گله عقب بمانیم... ما متهم هستیم، فقط ما... ساده ترین و قابل دسترسترین کلید برای آزادی در این نکته قرار دارد، در عدم مشارکت شخصی در دروغ... این مسیر خیلی آسانتر از اعتصاب غذا یا شورش است.
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر میگذارد: از یک جوان عاشقپیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل میشود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمیکند... توماس مان در این رمان به زبان بیزبانی میگوید که اگر ناپلئون موفق میشد همه اروپای غربی را بگیرد، یکونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود میآمد و آنوقت، شاید جنگهای اول و دوم جهانی هرگز رخ نمیداد
...
موران با تیزبینی، نقش سرمایهداری مصرفگرا را در تولید و تثبیت هویتهای فردی و جمعی برجسته میسازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آنکه «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخابهای نمایشی شکل میدهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالاییسازی هویت» است که انسانها را به مصرفکنندگان نقشها، ویژگیها و برچسبهای از پیش تعریفشده بدل میکند
...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیشازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی میتوانند از آسیبپذیریهای خود و دیگران در سرمایهگذاریهای مالی آگاهتر شوند... سرمایهگذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاهمدت دارند و بر سودهای کوتاهمدت تمرکز میکنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده میگیرند
...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرمکننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژیهای سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاریشدن و یکدستشدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیینگرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که میتواند بهطور ناخواسته همسویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند
...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب میخواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوششانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام میدهیم
...