درگذشت آلن روب گری‌یه پدر رمان نو
به گزارش فارس از اولین رویدادهای سال 2008 میلادی درگذشت «آلن روب‌گری‌یه» نویسنده و فیلم‌ساز معروف فرانسوی بود که در روز 18 فوریه رخ داد. روب‌گری‌یه نویسنده‌ رمان مهم و جریان‌ساز «پاک‌کن‌ها» در کنار «ناتالی ساروت»، «میشل بوتور» و «کلود سیمون» از مهم‌ترین چهره‌های «رمان نو» فرانسه به حساب می‌آمد. وی در 18 اوت سال 1922 در «برست» فرانسه به دنیا آمد. او ابتدا مهندسی کشاورزی خواند اما پس از انتشار اولین رمانش در سال 1953عمرش را وقف ادبیات کرد و از همان ابتدا توسط منتقدان مطرحی همچون «رولان بارت» و «موریس بلانشو» مورد تحسین قرار گرفت.



روزنامه انگلیسی گاردین در مطلبی که فردای درگذشت این نویسنده فقید فرانسوی به قلم «داگلاس جانسون» منتشر کرد، نوشت: آلن روب‌گری‌یه یک بار تعریف می‌کند که دانش‌آموزی در آستین تگزاس چهارده نفر را با اسلحه کشت؛ در‌حالی‌که کتاب «بیگانه» آلبر کامو در دستانش بود. روب‌گری‌یه می‌گوید: جنایت در دستان ما [نویسندگان] است، هر رمانی می‌تواند عامل جنایتی باشد.

اهدای نوبل ادبیات به «ژان ماری گوستاو لوکلزیو»
«ژان ماری گوستاو لوکلزیو» نویسنده 67 ساله‌ فرانسوی پس از بیست و دو سال کشور فرانسه را باری دیگر به صحنه نوبل ادبیات کشاند. «لوکلزیو» در حالی معروف‌ترین و گران‌ترین جایزه ادبی سال را از آن خود کرد که منتقدان آمریکایی و اروپایی دم از «مرگ فرهنگ و ادبیات فرانسه» می‌زدند. «لوکلزیو» هنگام اعلام برنده نهایی نوبل در منزل خود در شهر پاریس به سر می‌برده و مشغول خواندن رمان «دیکتاتور غم‌ها» نوشته «استیگ داگرمن» نویسنده سوئدی بوده و خبر را از زبان همسرش شنید. آکادمی «لوکلزیو» را «نویسنده سبک‌های جدید، ماجراجویی‌های شاعرانه، اشتیاق و کشش جسمانی و کاشف بشریت در وانفسای تمدن حکم‌فرما» توصیف کرد و او را به خاطر نوشتن رمان‌ «بیابان» ستود.

به اعتقاد منتقدان ادبی جهان آکادمی نوبل هر ساله با اعلام برنده نهایی خود موجب شگفتی جهانیان می‌شود و امسال نیز اهدای نوبل به «لوکلزیو» از این جهت همه‌گان را شگفت‌زده کرده که این نویسنده پرآوازه فرانسوی هیچ فعالیت سیاسی و غیرادبی آشکاری در کارنامه چهل و پنج ساله نویسندگی خود ندارد. اهدای نوبل ادبیات به «لوکلزیو» بازتاب‌های گسترده‌ای در میان رسانه‌های ادبی جهان داشت اما آمریکایی‌ها به خاطر اظهارات «هاروس اینگدال» دبیر آکادمی نوبل مبنی بر وضعیت بد امروز ادبیات آمریکا، از پوشش خبری این واقعه سر باز زدند و سطحی به آن پرداختند.

درگذشت محمود درویش شاعر مبارز فلسطینی
درگذشت محمود درویش شاعر مبارز فلسطینی که از شهرت جهانی خوبی برخوردار بود در تمام رسانه‌های مهم ادبی جهان بازتاب گسترده‌ای داشت. درگذشت وی همچنین فلسطینیان را به سه روز عزای عمومی کشاند و رئیس‌دولت خودگردان و دیگر دولتمردان این کشور را به ادای احترام به وی واداشت. «محمود درویش» که برای انجام عمل قلب در بیمارستان هوستون تگزاس آمریکا تحت مراقبت‌های پزشکی بود پس از عمل قلب دچار حمله قلبی شد و چشم از جهان فروبست. «درویش» در حالی جهان را ترک گفت که ساعتی پیش از عمل خود شعری به نام «مرگی که شکستش دادم!» را در بستر بیماری سروده بود.
«محمود درویش» سالها علیه جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین شعر سرود و به همین خاطر مجبور به ترک وطن شد. «درویش» آن‌قدر در جهان از محبوبیت خوبی برخوردار بود که رسانه‌های آمریکایی نیز درباره‌اش نوشتند: «محمود درویش نمادی از مشکلات فلسطین اشغالی است و به همین خاطر موضوعاتی چون تبعید و مبارزه جایگاه خاصی در اشعارش دارد. وی در سال 1988 به طور نمادین بیانیه آزادی فلسطین را سرود.» «محمود عباس» رئیس دولت خودگردان فلسطین نیز درگذشت این شاعر فلسطینی را این ‌طور توصیف کرد: «مرگ وی جای خالی‌ای در فرهنگ، سیاست و زندگی ملی کشور فلسطین است. کلمات قادر به ابراز ناراحتی قلبی ما از درگذشت وی نیستند.»

درگذشت سولژنیتسین نویسنده تبعیدی روسیه
الکساندر سولژنیتسین به «تولستوی زمان حال» ادبیات معاصر کشور روسیه لقب داشت و عمده شهرت خود را مدیون دو کتاب «مجمع‌الجزایر گولاگ» و «یک روز از زندگی ایوان‌دنیسویچ» بود. وی از مخالفان سرسخت رژیم کمونیستی شوروی سابق بود و به همین خاطر سال‌های زیادی از زندگی خود را نیز در تبعید گذراند.با توجه به این‌که «سولژنیتسین» همانند میلیون‌ها تن دیگر از هموطنانش، سال‌های بسیاری از عمرش را در زندان‌های شوروی گذارند و همین مساله دستمایه نگارش بسیاری از داستان‌هایش قرار گرفت.

حضور چهره‌های سیاسی کشور روسیه از جمله «دیمیتری مددوف» رئیس‌جمهور این کشور در مراسم تدفین «سولژنیتسین» درگذشت وی را از اهمیت زیادی در رسانه‌های جهان برخوردار کرد. «سولژنیتسین» به خاطر سال‌ها سختی و همچنین نگارش رمان‌‌های «مجمع‌الجزایر گولاگ» و «یکی از روزهای زندگی ایوان دنیسوویچ» در سال 1970 جایزه ادبی نوبل گرفت. وی در سال 1974 از شوروی سابق اخراج شد تا آنکه «میخائیل گورباچوف» آخرین رهبر کمونیست روسیه در سال 1990 بار دیگر او را شهروند روسیه کرد. پس از درگذشت «سولژنیتسین» تا به امروز مهم‌ترین خیابان روسیه به نام وی شده و به تازگی نیز سایتی درباره زندگی و آثار وی تأسیس شده است.

درگذشت آرتور سی کلارک خالق «اودیسه فضایی»
درگذشت آرتور سی کلارک استاد داستان‌های «علمی تخیلی» جهان که بیشتر برای رمان «2001: اودیسه فضایی» در میان علاقه‌مندان کتاب و ادبیات شهرت داشت در آخرین روزهای پایانی سال 1386 بازتاب زیادی در ایران نداشت اما از مهم‌ترین وقایع ادبی سال 2008 به حساب می‌آید. «کلارک» به علت ناتوانی جسمی از دهه‌ی 60 بر روی ویلچر بود و در نهایت نیز بر اثر عارضه تنفسی درگذشت. وی با وجودی که داستان‌نویسی را از جوانی شروع کرده بود اما اولین بار در سال 1968 بود که با داستان کوتاه «نگهبان» به شهرت رسید.

ساخت فیلم «2001: اودیسه فضایی» ساخته «استنلی کوبریک» بر اساس رمان «کلارک» نیز وی را به یکی از اساتید ژانر «علمی تخیلی» در دنیا تبدیل کرد. «کلارک» پیش از این رمان نیز در کتاب‌های دیگر به پیشرفت‌های تکنولوژیکی بشر اشاراتی کرده بود که در ابتدا مورد توجه کارشناسان قرار نگرفت اما بعدها توجه همگان را به خود جلب کرد. وی همچنین به خاطر رمان «اودیسه فضایی» به عضویت افتخاری سازمان هوافضای آمریکا ناسا در آمد اما وی بیشتر از هر کاری نویسندگی را می‌پسندید. رمان «آخرین تئوری» نیز آخرین کتاب «کلارک» است که پس از مرگ وی راهی بازار کتاب آمریکا شد.

ببر سفید» [The white tiger]  آراویند آدیگا [Aravind Adiga]

اهدای بوکر ادبی به آراویند آدیگا نویسنده‌ هندی

جایزه سالانه «بوکر ادبی» به آراویند آدیگا نویسنده سی و سه ساله‌ هندی رمان «ببر سفید» تعلق گرفت. آدیگا در حالی این جایزه معتبر اروپایی را از آن خود کرد که تازه پا به عرصه نویسندگی گذاشته بود و «ببر سفید» نخستین رمانش به حساب می‌آمد. آدیگا همچنین سومین نویسنده‌ی تاریخ بوکر است که به‌خاطر نخستین رمانش این جایزه معتبر را برده است.
«آراویند آدیگا» 23 اکتبر سال 1974 در «ماداراس» هند به‌دنیا آمده اما در کشور استرالیا بزرگ شده و در دانشگاه کلمبیا و سپس در دانشگاه آکسفورد تحصیل کرده است. وی نویسندگی را با روزنامه‌نگاری برای چندین و چند نشریه از جمله «تایم» شروع کرد. رمان «ببر سفید» داستان پسری به نام «بالرام هالوای» است که پدرش سال‌ها در کشور هند کالسکه‌کش بوده است. «بالرام» اما در زندگی خود تصمیم گرفت تا شغل پدر را ادامه ندهد و پیشرفت کند و چا‌ی‌فروش قهاری شود اما در این راه به دغل‌بازی و دروغ‌گویی می‌افتد و منافع خانواده‌اش را فدای منافع شخصی خود می‌کند.

اهدای گنکور به عتیق رحیمی نویسنده افغانی
عتیق رحیمی نویسنده رمان «سنگ صبور» نخستین برنده افغانی معتبرترین جایزه ادبی کشور فرانسه «گنکور» است. «رحیمی» نویسنده چهل و شش ساله افغانی توانست با دریافت این جایزه نامش را در کنار بزرگانی همچون مارسل پروست، سیمون دو بووار، رومن گاری و مارگریت دوراس در لیست برندگان تاریخ صد و پنج ساله‌ی جایزه گنکور قرار دهد.عتیق رحیمی نویسنده و کارگردان متولد سال 1962 در شهر کابل پایتخت افغانستان است. عتیق رحیمی در نوجوانی به دبیرستان فرانسوی‌زبانان شهر کابل رفته است. وی در سال 1973 و همزمان با کودتای افغانستان و دستگیری پدر و عمویش به نویسندگی روی آورد و شروع به نوشتن کرد.
پس از آزادی پدر رحیمی از زندان، خانواده وی به قصد مهاجرت به هند وطن خود را ترک گفتند اما عتیق رحیمی تا پس از کودتا موفق نشد به آن‌ها بپیوندد. وی در این زمان در معدنی در افغانستان کار می‌کرد و سپس بعدها در سال 2000 با الهام از این دوره از زندگی خود نخستین رمان خود را به زبان فارسی به نام «خاک و خاکستر» منتشر کرد. رحیمی در سال 1984 و با ناآرام شدن فضای سیاسی کشورش به پاکستان رفت و سپس عازم فرانسه شد و پناهندگی سیاسی گرفت و در دانشگاه سوربن پاریس مشغول به تحصیل شد. رحیمی در نهایت در این دانشگاه از رشته علوم ارتباطات رادیویی دکترا گرفت. «سنگ صبور» نخستین رمان «عتیق رحیمی» به زبان فرانسه است.

اهدای جایزه بخش ادبی «پرنس استریاس» اسپانیا به مارگارت آتوود
مارگارت آتوود نویسنده‌ کانادایی برنده‌ بخش ادبی جایزه‌ پنجاه هزار یورویی «پرنس استریاس» سال 2008 اسپانیا شد. «پرنس استریاس» نیز در پس از «نوبل»، «بوکر» و «گنکور» از معتبرترین جوایز ادبی دنیاست. «آتوود» در حالی این جایزه را از آن خود کرد که به گمان منتقدان ادبی دنیا هاروکی موراکامی ژاپنی شانس بیشتری برای دریافت این جایزه داشت. هیئت داوران این جایزه «آتوود» را شایسته‌ی تقدیر برای «یک عمر تلاش بی‌نظیر ادبی» دانستند و او را نویسنده‌ای معرفی کردند که سال‌ها در راستانی «دفاع از حقوق زنان» تلاش و با «بی‌عدالتی‌های اجتماعی» مبارزه کرده است. «مارگارت آتوود» پیش از این جوایز «بوکر» سال 2000 و جایزه‌ی ادبی «آرتور سی.کلارک» را از آن خود کرده بود و جدای نویسندگی و روزنامه‌‌نگاری سال‌ها فعالیت‌ها فمینیستی داشته است. «آتوود» در اُتاوای کانادا بدنیا آمده و سالیان کودکی را در کبک گذرانده است. وی از شش سالگی به نویسندگی علاقه نشان داد و در نهایت نیز در دانشگاه تورنتو هنر خواند. از «مارگارت آتوود» تا به حال رمان‌های چون «قصه کُلفَت» و «اوریکس و کریک» ترجمه‌ی سهیل سمی، «عروس فریبکار» و «آدمکش کور» ترجمه‌ی شهین آسایش و «گریس دیگر» ترجمه‌ جلال بایرام به فارسی منتشر شده‌‌اند.
«مارگارت آتوود» پیش از این جوایز «بوکر» سال 2000 و جایزه‌ی ادبی «آرتور سی.کلارک» را از آن خود کرده بود و جدای نویسندگی و روزنامه‌‌نگاری سال‌ها فعالیت‌ها فمینیستی داشته است. «آتوود» در اُتاوای کانادا بدنیا آمده و سالیان کودکی را در کبک گذرانده است. وی از شش سالگی به نویسندگی علاقه نشان داد و در نهایت نیز در دانشگاه تورنتو هنر خواند. از «مارگارت آتوود» تا به حال رمان‌های چون «قصه کُلفَت» و «اوریکس و کریک» ترجمه‌ی سهیل سمی، «عروس فریبکار» و «آدمکش کور» ترجمه‌ی شهین آسایش و «گریس دیگر» ترجمه‌ی جلال بایرام به فارسی منتشر شده‌‌اند.

درگذشت هارولد پینتر نمایشنامه‌نویس انگلیسی برنده نوبل ادبیات
هارولد پینتر نمایشنامه‌نویس و شاعر انگلیسی برنده نوبل ادبیات در حالی در آخرین روزهای سال 2008 چشم از جهان فرو بست که میلیون‌ها نفر از شیفتگانش در سراسر جهان کریسمس را جشن گرفتند. هارولد پینتر که سال‌ها از سرطان رنج می‌برد، در هفتاد و هشت سالگی به آرامش رسید. «هارولد پینتر» هر چند به جز نمایشنامه‌نویسی در حوزه‌های دیگر هنری از جمله شاعری، فیلم‌نامه‌نویسی، بازیگری و کارگردانی و حتی سیاست شهرت داشت اما بیشتر از هر چیزی از تأثیرگذارترین چهره‌های تئاتر امروز دنیا به حساب می‌آمد.

«پینتر» 10 اکتبر سال 1930 در خانواده‌ای یهودی در شهر لندن به‌دنیا آمد. از جوانی به بازیگری علاقه نشان داد و در سال 1951 بود که نخستین نمایشش را به نام «اتاق» منتشر کرد. «هارولد پینتر» از همان جوانی کتاب‌خوانی حرفه‌ای بود و در جوانی تمامی آثار داستایفسکی، جورج الیوت، ویرجینیا وولف و ارنست همینگوی را مطالعه کرد. وی سپس به عضویت حلقه‌ی دوستان تاثیرگذار و بانفوذی درآمد که بعدها در شکل‌گیری جریانات ادبی و هنری انگلستان نقش به‌سزایی ایفا کردند.

انتشار مجموعه «داستان‌های بیدل شاعر» نوشته‌ی جی. کی. رولینگ
جی. کی. رولینگ خالق مجموعه رمان‌های «هری پاتر» با انتشار مجموعه «داستان‌های بیدل شاعر» به بچه‌های بی‌سرپرست جهان هدیه کریسمس داد. این نویسنده خوش‌اقبال انگلیسی تمام عواید حاصل از فروش این کتاب خود را که پرفروش‌ترین کتاب سال 2008 نیز به حساب می‌آید به امور خیریه اختصاص داد. «داستان‌های بیدل شاعر» با فروش دو نسخه در هر دقیقه رکورد تازه‌ای در تاریخ ادبیات جهان ثبت کرد.
«داستان‌های بیدل شاعر» نخستین کتابی است که جی‌کی‌ رولینگ پس از خداحافظی با هری پاتر در هفتمین جلد آن، منتشر می‌کند. منتقدان ادبی دنیا فروش خوبی را برای این کتاب پیش‌بینی می‌کنند و آن را به‌عنوان پرفروش‌ترین کتاب کریسمس در جهان می‌دانند. «داستان‌های بیدل شاعر» پیش از این در هفتمین جلد هری پاتر به آن اشاره شده بود و مجموعه‌ای از پنج داستان افسانه‌ای است. «داستان‌های بیدل شاعر» در نخستین چاپ خود هفت و نیم میلیون نسخه منتشر شده و به ده زبان از جمله فرانسوی، آلمانی، چینی و ژاپنی ترجمه شده است. مجموعه‌های «هری پاتر» بیش از 400 میلیون نسخه در سراسر جهان فروش کرد و پس از کتاب انجیل به‌عنوان پرفروش‌ترین کتاب تاریخ جهان شناخته شد. «جی‌کی‌ رولینگ» نیز با ثروت 560 میلیون پوندی که از فروش هری پاتر به دست آورده از «الیزابت دوم» ملکه انگلستان نیز ثروتمندتر است و جزو 10 ثروتمند برتر جهان جای دارد. 
................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...