در نشست طعم کتاب که عصر روز سه شنبه -28 تیرماه- در محل سالن شهید عاشوری خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد؛ کتاب «ر» از زندگی شهید رسول حیدری (مجید منتظری) با حضور مریم برادران نویسنده اثر و جواد کلاته عربی از منتقدان آثار حوزه فرهنگ مقاومت و دفاع مقدس مورد نقد و بررسی قرار گرفت. کتاب «ر» در سال 1394 توسط نشر آرما در 300 صفحه منتشر شد.
قبول نگارش کتاب «ر» با اما و اگر...
در ابتدای این نشست مریم برادران با اشاره به اینکه نگارش کتاب «ر» از سوی خانواده شهید حیدری به او پیشنهاد شد گفت: از سال 88 دغدغه افرادی که که حوزه اطلاعاتی کار میکنند را داشتم. همچنین افرادی که در خارج از ایران مشغول کارهای اطلاعاتی بودند. کتاب «ر» را نیز با اما و اگر قبول کردم.
وی افزود: سوالات ذهنی داشتم که در مسیر آماده شدن این کتاب به آنها پاسخ داده شد.
سپس جواد کلاته عربی، منتقد کتابهای حوزه فرهنگ مقاومت گفت: از خانم برادران بابت آماده کردن مقدمه مفصل کتاب تشکر میکنم. مقدمه مفصل و صادقانهای نوشتهاند و درباره رویکرد و روش کارشان توضیح دادهاند.
این منتقد همچنین گفت: ما به اعتبار جنگ و دفاع مقدس سراغ افراد [همچون شهید حیدری] میرویم. اما اشکال من این است که چرا جنگ و دفاع مقدس را از زندگی آنها حذف میکنیم. برخی ناشران رویکردی دارند که جنگ را در کارهایشان حذف کردهاند.
وی گفت: آن چیزی که باعث میشود بنویسیم صرفا مسائل جنگ نیست. بلکه جنگ به چنین افرادی [همچون شهید حیدری] هویت میدهد و خلقیات آنها را در لحظات حساس به رخ میکشد. ما حق نداریم بخشی از واقعیت زندگی اشخاص را حذف کنیم. حق خوانندگان چنین آثاری است که که وقتی کتاب «رسول» را در دست میگیرد به همه روایتها و هندسه شخصیت فردی که روایت شده برسند.
در ادامه مریم برادران با بیان اینکه من با سوال ذهنی خودم سراغ مخاطب میروم و اگر احساس کنم پاسخ معنیداری دارم شروع به نگارش میکنم تاکید کرد: اگر احساس کنم آنچه مینویسم به درد جامعه امروز میخورد و برای مخاطب آموزنده است شروع به نگارش میکنم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه میشد در کتاب «ر» از روایت اول شخص به جای سوم شخص استفاده کند و چرا چنین نکرده است گفت: هر نویسنده و روایتگری حق دارد انتخاب کند. در مقدمه این کتاب گفتم رسول بوسنی چطور رسول بوسنی شده است و این سوال مهمی برایم بود. برای من مریم برادران شخصیت رسول در دانشگاه مهم بود و پرداختن به آن جزء سوالاتم بود. سعی کردم طرح یک انسجام داشته باشد.
نباید شخصیت کسی را دستکاری کرد
در بخش دیگری از این نشست کلاته عربی با بیان اینکه هرکس از زاویه دید خود روایت میکند و این امری ضروری است و نمیتوان خارج از این عمل کرد گفت: آنچه در تولید اثر ترجیح دارد کشف موضوع است. [اشاره به پرداختن به هندسه شخصیت و کامل بودن روایت از زندگی شهید]
وی افزود: ما نباید شخصیت کسی را دستکاری کنیم و مساله من درباره کتاب «ر» همین است. مساله این است که آیا روایتگر یک قالب از شخصیت فردی که میخواسته روایت کند را مدنظرش داشته و آن را در تولید اثر گفته است. مساله من در مورد این کتاب نیز همین است که از خانم برادران سوال دارم آیا شخصیت رسول را در قالب شخصیت ذهنی مدنظر خود بردهاید.
این منتقد گفت: بخش دانشگاهی زندگی رسول برایم جالب بود. آن کارهایی که در بخش عملیاتی و روی زمین کرده بودند و مواجهه آنها سر کلاس با علمی که معلوم نبود با چه روشی به دست آمده است.
کلاته عربی تصریح کرد: خاطراتی در کتاب پیدا نکردم که نشان دهد رسول شجاع و کار بلد را نشان دهد؛ خاطرهای که ویژگیهایی که از رسول گفته میشود را روایت کند.
این منتقد تاکید کرد: ما قرار نیست در چنین آثاری جنگ را روایت کنیم بلکه میبایست شهید را روایت کنیم. [اشاره به پرداختن به هندسه شخصیت و کامل بودن روایت از زندگی شهید]
کلاته عربی در پاسخ به سوالی درباره ترجیح روایت اول شخص به جای روایت سوم شخص در مورد کتاب «ر» گفت: ساختار سوم شخص در این کتاب منطقی است و برای این کارها مناسبتر است. در این کتاب از نقل قول مستقیم استفاده شده است که این مستند نگاری سنتی است. همچنین در این کتاب از اسناد و تصاویر داخل متن استفاده شده است و این خوب است و کتاب را تکمیل کرده است. اینکه چنین تصاویر و اسنادی در لا به لای متن کتاب آمده است نکته خوبی است. البته بعضی عکسها به اشتباه در این کتاب آمدهاند.
وی ادامه داد: اینکه اسامی و آدرس راوی خاطرات در دل متن بعضی خاطرات آمده است نیز کار خوبی است. البته انتظار داشتیم رویکرد واحد محتوایی در این کتاب وجود داشته باشد؛ میشد نقل قولها در اثر هویت واحدی داشته باشند.
کلاته عربی در بخش دیگری گفت: فصل اول کتاب حاوی 10 بخش است، منطق چینش این بخشها را متوجه نشدم. چرا بخش مربوط به دانشگاه شهید حیدری قبل از روایت مادر آمده است. البته بعد از بخش انقلاب چینش نظم پیدا میکند. همچنین نویسنده گاهی به لحاظ تاریخی رفت و برگشت دارد که منطق این کار را هم متوجه نمیشوم. همچنین درباره منطق فصل بندیها هم باز همین مساله وجود دارد.
رضایت خانواده شهید برایم مهم است
نویسنده کتاب «ر» همچنین در مورد اهمیت جذابیت تولید آثار ادبی صحبت کرد و در بخش دیگری گفت: در تولید کتابهایم به دنبال راضی کردن خانواده شهید هستم و همین که بعد از تولید آثارم کمتر افراد سراغ من را میگیرند و بیشتر سمت خانواده شهید میروند برایم معنی دار است.
در ادامه همین بخش برادران گفت: میخواستم کتاب «ر» در انتشارات بخش خصوصی چاپ شود به جای اینکه در بخش دولتی منتشر شود. هدفم از چنین تصمیمی این بود که شهید مصادره نشود. میخواستم برای کتاب مراسمهای مختلفی نگیرند و کتاب در تیراژ بالا چاپ شود.
برادران گفت: من جنگ را بلد نیستم و به آن علاقهای ندارم و اگر سراغش بروم ممکن است خراب کنم.
وی با بیان اینکه از نشر آرما به خاطر چاپ کتاب «ر» تشکر میکنم به توضیح این موضوع پرداخت که کتاب را در مسیری رسمی و با ارسال ایمیل بخشی از مقدمه کتاب به این انتشارات چاپ کرده است.
برادران با اشاره به اینکه کتاب بعد از خوانده شدن توسط صفحه آرای اثر کار شد گفت: برای قالب و الگوی کتاب «ر» یک کتاب از لبنان به دستم رسیده بود که درباره چگوآرا بود و صفحهآرایی و طراحی کتاب با مطابقت با آن اثر کار شد.
کلاته عربی در ادامه گفت: سرعت متن زیاد است و با وجودی که از تصاویر و مستندهای زیادی استفاده شده که باید از سرعت آن کم میکرد اما این سرعت زیاد احساس میشود که این موضوع را مربوط به نپرداختن به جزییات بسیاری از وقایع میدانم. بخشهای کتاب کوتاه هستند و میتوانستند فربهتر باشند.
کلاته عربی با بیان مثالی از رابطه شهید رسول حیدری و همسرش پیش از ازدواج و سابقه آشنایی که بین آنها وجود داشته گفت: پرداختن به این رابطه در کتاب میتوانست بیشتر باشد.
این منتقد در پایان گفت: کتاب «ر» اثر خوبی است و به بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران هم توصیه شده است. اما میتوان درباره نقد هر اثری نیز ساعتها و روزها صحبت کرد. لازم به گفتن هم نیست که این کتاب برنده جایزه جلال شده است. من هم این کتاب را دوستانم توصیه میکنم و از آن استفاده کردهام.
نویسنده کتاب «ر» نیز در بخش پایانی صحبت خود گفت: بعضی نکاتی که در این جلسه مطرح شد مربوط به ویراستاری اثر است که من هم بعد از چاپ متوجه آنها شدم.
وی افزود: در این کتاب نقل قول مستقیم استفاده نکردم بلکه روایان دیگری را وارد کردم و از زبان خودشان روایت کردم. کار من ادبیات داستانی نیست و آنچه که فهمیدم را روایت کردم.
برادران در توضیح کوتاهی درباره رابطه پیش از ازدواج شهید رسول حیدری و همسرش گفت: رسول، معصومه را از طریق خانواده میشناخته و ارتباط کمی بین آنها وجود داشته است.