احمد شاکری که هم‌اکنون در حال نگارش کتابی درباره سیاه‌نمایی در ادبیات دفاع مقدس است، اظهار داشت: در ادبیات دفاع مقدس داستان‌ها و رمان‌هایی پیدا می‌شوند که سیاه‌نویسی در آن به اوج می‌رسد و این امر معضلی در مسیر شکوفایی ادبیات بومی‌ ما است.

احمد شاکری، داستان‌نویس و منتقد در گفت‌وگو با فارس گفت: بحث سیاه‌نمایی در ادبیات بخصوص در ادبیات دفاع مقدس معضلی است که ادبیات دفاع مقدس ما، که می‌توان آن را بومی‌ترین گونه ادبی ما نیز است با آن روبه‌رو است.

وی ادامه داد: این معضل هم شامل یکسری مباحث نظری است و هم مبانی و علل شکل‌گیری متفاوتی دارد و وظیفه ما است که همه این‌ مسائل را شناسایی کنیم و در راستای حذف آن از ادبیات‌مان گام برداریم. باید این معضل‌ها مدون شود و در راستای اصلاح و تغییر آن‌ها نیز گام برداشته شود.

خالق رمان «انجمن مخفی» بیان داشت: در برهه‌ای از زمان فضای کشور به واسطه یک سری تغییرات اجتماعی که یکی از آن‌ها هم جنگ بود با فضای اندوهگینی مواجه شد که سیاه‌نویسی نیز منبعث از آن است. این سیاه‌نویسی تنها مربوط به ژانر دفاع مقدس نیست و ریشه در داستان‌های نویسندگان دیگری هم دارد، اما من در این کتاب درباره سیاه‌نویسی در ادبیات دفاع مقدس بحث خواهم کرد.

وی گفت: از نظر من آن چیزی که ادبیات جنگ را به ادبیات ضد جنگ تبدیل می‌کند، تحلیل‌ها و خوانش‌های اشتباه نویسندگان از موضوع‌های جاری و حساس اجتماعی است.

این نویسنده دفاع مقدس اظهار داشت: نگارش این کتاب تقریباً به نیمه رسیده است. من حدود 30 سرفصل که به نحوی با این موضوع در ارتباطند را انتخاب و تفکیک کرده‌ام و در نگارش کتاب از آن استفاده می‌کنم.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...