جان ویتینگتون [John Withington] در «اعمال آدمکش‌ها» [Assassins’ Deeds: A History of Assassination f] با تکیه بر حکایات، شواهد تاریخی و تجزیه و تحلیل آماری، برخی از بدنام‌ترین اعمال تاریخ را بررسی کرده و از برخی شخصیت‌ها روش‌های مبتکرانه آدم‌کشی و بسیاری از پیامدهای ناخواسته آن پرده برداشته است.

جان ویتینگتون [John Withington] اعمال آدمکش‌ها» [Assassins’ Deeds: A History of Assassination f]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، انتشارات نگاه کتاب «اعمال آدمکش‌ها: (تاریخ آدمکشی از مصر باستان تا امروز)» اثر جان وینیگتون با ترجمه عباسقلی غفاری‌فرد را به چاپ رساند.

جان ویتینگتون در «اعمال آدمکش‌ها» با تکیه بر حکایات، شواهد تاریخی و تجزیه و تحلیل آماری، برخی از بدنام ترین اعمال تاریخ را بررسیده و از برخی شخصیت‌ها روش‌های مبتکرانه آدم‌کشی و بسیاری از پیامدهای ناخواسته آن پرده برداشته است.

سوءقصد چیست؟ انگیزه سوءقصد کننده چیست؟ هر سوءقصد کننده یک قاتل است، اما عکس آن الزاماً درست نیست. حداقل سه هزار سال است که آدمکش‌ها قدرتمندان و نامداران را می‌کشند. جاه طلبی شخصی، انتقام و خشم انگیزه آنان برای این اعمال خشونت‌آمیز است. مانند سلطان عثمانی که ۱۹ برادرش را خفه کرد یا محافظان چندین امپراتور روم که آنها را به قتل رساندند. اخیراً انگیزه‌های جدیدی مانند تعصب مذهبی یا سیاسی، انقلاب و آزادی سر برآورده است و دولت‌ها نیز وارد عمل شده‌اند.

در حالی که به نظر می‌رسد بسیاری از قربانیان این خطر را کوچک شمرده‌اند. مثل آبراهام لینکلن که پس از اینکه محافظش را فرستاد تا لبی تر کند، کشته شد. بنابراین آیا سوءقصد اهداف آمرانش را برآورده است؟ جان ویتینگتون در اعمال آدمکش‌ها با تکیه بر حکایات، شواهد تاریخی و تجزیه و تحلیل آماری، برخی از بدنام‌ترین اعمال تاریخ را بررسی کرده و از برخی شخصیت‌ها روش‌های مبتکرانه آدم‌کشی و بسیاری از پیامدهای ناخواسته آن پرده برداشته است.

ما در نهایت به یک تعریف نیازمندیم. همه سوءقصدها باید کار یک قاتل باشد، اما عکس آن صادق نیست. پس چه چیزی مصداق سوءقصد است؟ دیکشنری کمبریج، پاسخی کوتاه و ستودنی ارائه می‏‌دهد: «قاتل یک شخص مشهور یا مهم که ‏معمولاً با حمله‌‏ای برنامه‏ ریزی ‏شده یا انگیزه‏‌ای سیاسی یا ایدئولوژیک همراه است و در مواردی به‏ دستِ یک قاتل اجیرشده یا حرف‌ه‏ای انجام می‏‌گیرد».‏‏‏‏ من در کل، اینها را راهنمایی می‏‌دانم برای آنچه واجد شرایط برای «عمل سوءقصد» است.

بنابراین، درکل، اعدام را پس از نوعی فرایند قانونی کنار گذاشته‏‌ام، هرچند منتقدان ناراضی باید به نقد آن بنشینند. اسیران را نیز کنار گذاشته‌ام. پس، برای مثال، شاهزادگانی را که در برج‌‏های خود کشته شده‌‏اند (با فرض کشته شدن، زیرا ابهاماتی هست) به حساب نیاورده‌‏ام. همچنین از قربانیانی که به ‏دستِ اوباش کشته شده‌‏اند، چشم‌‏پوشی کرده‌‏ام. برخی کشتارهای زیرزمینی‏ نیز برآمده از رقابت میان باندها بوده که گاهی اوقات با عنوان «سوءقصدها» توصیف شده، اما آنها نیز در این کتاب جایی نداشته‌‏اند.

در پایان هر فصل، به تحلیل بعضی از این سوءقصدها پرداخته شده که در دوره زمانی مشخصی رخ داده‌‏اند، اما از آن جهت به اینها توجه نشده که نمایانگر یک نمونه‏‌اند. تعدادی را که درباره آنها اطلاعات کافی داریم، بررسی کرده‌‏ام تا پرسش‌‏هایی را مطرح کنم؛ مثلاً قاتلان چه‏ کسانی بوده‌‏اند؟ انگیزه آنها چه بوده؟ از چه روش‌‏هایی سود جسته‏‌اند؟ چه اتفاقی برای آنها افتاده؟ پیامدهای اعمالشان چه بوده و آیا موفق بوده‌‏اند؟ مسلما از این نظر که قربانی مرده، همه موفق بوده‌‏اند، اما کوشیده‏‌ام در این رابطه که آیا قاتل از پیامد راضی بوده یا نه، به نتیجه‌‏ای کلی دست پیدا کنم. بدیهی است که این کار اغلب به داوری کاملاً ذهنی و حدس و گمان وابسته است. در نهایت، فصلی به چهره‏‌های مشهوری اختصاص یافته که از سوءقصد جان سالم به در برده‌‏اند.

انتشارات نگاه کتاب «اعمال آدمکش‌ها: (تاریخ آدمکشی از مصر باستان تا امروز)» اثر جان وینیگتون با ترجمه عباسقلی غفاری‌فرد در 384 صفحه به بهای 245 هزار تومان را به چاپ رساند.

................ هر روز با کتاب ................

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...