کتاب «خودم با دیگران؛ از چشم فوئنتس» [Myself with others : selected essays] اثر کارل فوئنتس با ترجمه عبدالله کوثری با ناشر جدید منتشر و راهی بازار شد.

خودم با دیگران؛ از چشم فوئنتس» [Myself with others : selected essays] اثر کارل فوئنتس

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۱۹۸۸ توسط انتشارات فارّار استارتوس و گیروکس منتشر شده است و تاکنون توسط سه ناشر ایرانی منتشر شده است.

این‌کتاب، مجموعه‌مقالات گردآوری‌شده‌ای است که ابتدا به‌زبان انگلیسی چاپ شدند و زمان چاپش، حدود دو یا سه‌کتاب از فوئنتس در ایران چاپ شده بود. مطالب این‌کتاب از سروانتس نویسنده نخستین رمان مدرن غرب گرفته تا میلان کوندرا نویسنده چک را شامل می‌شوند. فوئنتس در این‌مقالات درباره نویسندگانی چون دنی دیدرو، نیکلای گوگول، خورخه لوئیس بورخس و گابریل گارسیا مارکز صحبت کرده و دیدگاهش درباره کارگردانانی چون لوئیس بونوئل را هم تشریح کرده است.

فوئنتس در نوشتن مطالب و نقدها درباره نویسندگان و کارگردانان، محدود به نظریات و چارچوب‌های دانشگاهی و نظری نشده و داستان آشنایی خود با این‌چهره‌ها و آثارشان را تعریف کرده است؛ همچنین نقد و نظر شخصی خود را مطرح کرده است.

عبدالله کوثری مترجم این‌کتاب، ترجمه این‌اثر و چندکتاب دیگرش را از نشر طرح نو گرفته و برای انتشار به نشر ماهی سپرده است. او در مقدمه این‌کتاب از این‌که ترجمه این‌کتاب و دیگر آثارش با وجود تعویض ناشر، همچنان به‌طور غیرقانونی عرضه می‌شوند، اظهار تاسف کرده است. این‌مترجم در معرفی کارلوس فوئنتس می‌گوید او نویسنده‌ای است که توانسته از سرچشمه‌های گوناگون فرهنگ انسان، در گذشته و حال سیراب شود، در فرهنگ و ادبیات ملت‌های بسیار کندوکاو کند و از هریک خوشه‌ای برگیرد. با این‌همه، او به‌رغم فراتر رفتن از مرزهای ملی و منطقه‌ای، نویسنده‌ای مکزیکی_آمریکای لاتینی باقی مانده و امروز با توجه به ترجمه‌هایی که از او به فارسی عرضه شده، می‌توان خطوط اصلی اندیشه و مهم‌ترین دغدغه‌های ذهنی او را شناخت و برشمرد.

فوئنتس این‌کتاب را به فیلیپ راث نویسنده آمریکایی و همسرش کلر بلوم تقدیم کرده است. این‌کتاب سه‌بخش اصلی با عناوین «خودم»، «دیگران» و «ما» دارد. در بخش اول، مخاطب با دو فصل «چگونه نوشتن را آغاز کردم» و «چگونه یکی از کتاب‌هایم را نوشتم» روبرو می‌شود. در بخش دوم «دیگران» هم ۷ فصل درج شده که به این‌ترتیب‌اند: «سروانتس، یا نقد خواندن»، «دو قرن دیدرو»، «گوگول»، «لوئیس بونوئل و سینمای آزادی»،‌ «بورخس در عمل»‌، «"کِ" دیگر» و «گابریل گارسیا مارکز و ابداع آمریکا».

سومین بخش کتاب پیش‌رو هم سه‌فصل «سخنرانی در هاروارد»، «مصاحبه با کارلوس فوئنتس»‌ و «عصر زرین اسپانیا» را شامل می‌شود.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

من قادر نیستم نمونه‌ای از غرابت لفظی گوگول را در این‌جا بیاورم، اما می‌توانم از غرابت اعمال یاری جویم که بدون غرابت زبانیِ همراه با آن دوامی نخواهد داشت. نمونه‌ای می‌دهم: سوباکِویچ زمین‌دار که شبیه کلاغ است و همه مایملکش _ صندلی‌ها، میزها، نیمکت‌ها _ زبان به دعوی گشوده‌اند که «من هم شبیه سوباکویچ هستم»، خوراکی شاهانه نثار چیچیکوف می‌کند که زنی شبیه غار آن را به سر میز می‌آورد _ گوشت گوسفند، شیرینی خامه‌ای، بوقلمون انباشته از تخم‌مرغ، برنج و جگر. نطق سوباکویچ در طول و تفصیل چیزی کم از این غذا ندارد. قدرت اقناع و چانه‌زنی او در گفت‌وگو بر سر فروش نفوس مرده نیز حدومرزی نمی‌شناسد. با این‌همه، غنای شخصیت‌پردازی به اوج گوگول‌وار خود نمی‌رسد مگر در آن‌لحظه که چیچیکوف برای خداحافظی دست به جانب سوباکویچ لجوج دراز می‌کند و او در عوض پا بر پای چیچیکوف می‌نهد و با خشونتی دیوانه‌وار و مضحک او را می‌گیرد، حالتی که ما آن را با نیتی متفاوت اما با همان غرابت گوگول‌وار در رفتار استاوروگین در شیاطین و نیز در فیلم عصر طلایی بونوئل بازمی‌یابیم.

این‌کتاب با ۳۲۸ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان توسط نشر ماهی منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...