کتاب «فرزندخوانده» که به تازگی توسط دفتر نشر معارف منتشر شده، هم روایتی است از زندگی «زید»، فرزندخوانده پیامبر(ص) و هم روایتی است از مهربانی‌های رسول خدا.

فرزند خوانده مسلم ناصری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  تسنیم، رمان «فرزند خوانده»، تازه‌ترین اثر مسلم ناصری، توسط نشر معارف به چاپ رسید.
ناصری، رمان‌نویس جوانی که سالیان سال در حوزه رمان تاریخی، کودکان و نوجوان و علمی تخیلی – فانتزی قلم می‌زند، پیش از این با کتاب‌های «مسافر شهر بی نشان»، «سردار تنها» و «فرشته‌های زمینی» موفق به دریافت جوایز متعددی از جمله کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، کتاب سال حوزه علمیه قم و ... شده است.

کتاب «فرزند خوانده» با الهام از تاریخ صدر اسلام، به زندگی «زید»، فرزندخوانده رسول خدا(ص) می‌پردازد. هرچند نویسنده تمام زندگی او را روایت نکرده و به پرداختن به بخشی از زندگی زید بسنده کرده، اما به همین بهانه گریزی زده است به زندگی و زمانه پیامبر اکرم(ص) و سیره ایشان در برخورد با دیگران.

از ویژگی‌های سبک نویسندگی ناصری می‌توان به اشراف او بر دوران صدر اسلام اشاره کرد؛ موضوعی که سبب شده هم در این اثر و هم در دیگر آثار او، فضاسازی به خوبی صورت پذیرد و نویسنده با پرداختن به برخی از آداب و رسوم این دوره تاریخی، ضمن ارائه اطلاعات به صورت غیرمستقیم به مخاطب، دست او را می‌گیرد و از کوچه پس کوچه‌های مکه به داخل خانه نبی مکرم اسلام(ص) می‌برد؛ مردی که همه او را «امین» می‌نامند و بر صادق بودنش توافق دارند.

ناصری در واقع در کتاب جدید خود، ضمن پرداختن به زندگی زید، بخشی از وجوه شخصیتی رسول خدا(ص) را نیز به زیبایی به تصویر می‌کشد؛ این رمان در واقع روایتی است از «رحمة‌للعالمین» بودن حضرت محمد(ص). زید که غلام حضرت خدیجه(س) بود، توسط پیامبر(ص) به فرزندی پذیرفته می‌شود و با وجود آنکه خانواده و پدرش او را پس از سال‌ها می‌یابند و برای بازگرداندن او به مکه می‌آیند، اما زید نمی‌پذیرد که با آنها همراه شود و زندگی در کنار رسول خدا(ص) را ترجیح می‌دهد. او سال‌ها بعد، زمانی که رسول خدا(ص) به پیامبری مبعوث می‌شوند، جزو اولین افرادی است که ایمان می‌آورد و در نهایت در جنگ موته به شهادت می‌رسد.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

«مردی که افسار اسبش را در دست داشت، دستان زید را گرفت و گفت: «ناخن‌هایش را نگاه کن. درست شبیه پنجه‌های پدرش حارثه است. اگر 10 سال دیگر بگذرد و این پسر مرد شود، من اشتباه نمی‌کنم که کیست». رو به آهنگر کرد و با اندوه ادامه داد: «کاش می‌دانستی در نبود این پسر، پدرش چه‌ها کشیده! بیچاره روز و شب ندارد و الآن هم به گمانم به دنبالش به سوی سرزمین حیره رفته؛ یعنی دشت و بیابانی نیست که حارثه بیچاره نگشته باشد به دنبال این پسر!»

... چند نفر دور زید حلقه زده بودند و منتظر بودند تا او حرفی بزند؛ ولی زید بغض کرده بود و لب‌هایش را بر هم فشار می‌داد و سعی می‌کرد اشکش فرو نچکد...».

نشر معارف کتاب «فرزند خوانده» را در 272 صفحه و با قمیت 50 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...