کتاب «مکتب سیاسی امام خمینی در بستر تاریخ انقلاب» توسط انتشارات پژوهشکده باقرالعلوم(ع) روانه بازار کتاب شد.

مکتب سیاسی امام خمینی در بستر تاریخ انقلاب

به گزارش خبرگزاری تسنیم، بدون شک نام امام خمینی‌(ره) با تاریخ معاصر جهان آمیخته و به‌ویژه برای مسلمانان نامی آشنا و محبوب است. امام خمینی(ره) مرد قرن و احیاگر میراث عظیم اسلامی در جهان امروز است. به ‌رغم سیطره‌ تمدن غرب بر جهان امروز و شیفتگی بسیاری به زرق و برق آن، امام خمینی راه جدیدی را برای انسان امروز ارائه کرده و منادی معنویت و روحی جدید برای جهان بی‌روح در عصر حاضر شد.

امام خمینى احیاگر اسلام ناب محمدى(ص)، تجسم وحدت دین و سیاست بود. ایشان با طرد نگاه حداقلى به دین، قلمرو آن را گسترده و جامع معرفى کرد. دینى یکپارچه با سیاستى الهى که سکولاریزم در آن جایگاهى ندارد؛ حوزه قدسى از حوزه عرفى جدایى‌ناپذیر است و معنویت‌گرایى، تهذیب نفس و سلوک عرفانى مغایر با حضور در متن سیاست و اجتماع نیست.

جامعِ عرفان نظرى و سلوک عملى با سیاست، در شرایطى مکتب خود را ارائه کرد که پارادایم حاکم بر دنیا سکولاریزم با دو ویژگى جدایى دین از سیاست و تفکیک دولت از معنویت بود. راه‌های مختلفی برای شناسایی آرا و اندیشه‌های سیاسی یک اندیشمند وجود دارد. یک راه مناسب برای شناخت امام خمینی، شناسایی اصول مکتب سیاسی و گفتمان ایشان است. مکتب سیاسی عبارت است از منظومه‌ دیدگاه‌‌ها و آرای یک اندیشمند یا اندیشمندانی که یک دیدگاه نظام‌‌مند درباره عرصه‌ سیاست عرضه می‌کنند.

در یک تعریف اجمالی، گفتمان عبارت است از مجموعه‌‌‌‌‌ای از احکام، گزاره‌ها و نشانه‌ها که سازنده‌ یک نظام معنایی متمایز از دیگر گفتمان‌ها هستند. گفتمان‌ها در واقع منظومه‌های از معانی هستند که در آنها نشانه‌ها با توجه به تمایزی که با یکدیگر دارند هویت و معنا می‌یابند. گفتمان‌ها تصور و فهم ما از واقعیت و جهان را شکل می‌دهند.

در کتاب " مکتب سیاسی امام خمینی(ره) در بستر تاریخ انقلاب" سعی شده با روش تحلیل گفتمانی مکتب سیاسی امام خمینی، تا حدودی نسل جدید را با آراء و افکار امام راحل آشنا کند. این کتاب توسط حجت‌الاسلام محمد طلایی در 386 صفحه به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات پژوهشکده باقرالعلوم علیه‌السلام به زیور تبع آراسته شده است.

بُرشی از کتاب:

راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی بر خوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پا برهنه روشن شود که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملت‌های اسلامی مرز بین " اسلام آمریکایی" و "اسلام ناب محمدی" اسلام پا برهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایه‌داران خدانشناس و مرفّهین بی‌درد، کاملاً مشخص نشده است. روشن کردن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین دو فکر متضاد رودررو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسی بسیار مهم است.

................ هر روز با کتاب ...............

کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...
هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...