کتاب «دوره مکارتی» [The McCarthy Era] ویراسته مایرا ایمل [Myra Immell] با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

دوره مکارتی» [The McCarthy Era] ویراسته مایرا ایمل [Myra Immell]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یازدهمین‌عنوان از مجموعه «چشم‌اندازهایی از تاریخ معاصر جهان» است که این‌ناشر ترجمه آن را منتشر می‌کند و نسخه اصلی‌اش سال ۲۰۱۱ توسط انتشارات بهشت سبز (Greenhaven press) منتشر شده است.

دوره مک‌کارتیسم یکی از دوره‌های معروف تاریخ معاصر آمریکاست؛ زمانی‌که بگیروببندهای زیادی به‌اتهام کمونیست‌بودن یا داشتن گرایش به کمونیسم در آمریکا به راه افتاد و خیلی‌ها راهی زندان شده یا محکومیت‌های مختلف دریافت کردند. این‌دوره مربوط به سال‌های پس از جنگ جهانی دوم است که هراس آمریکایی‌ها از نفوذ کمونیسم به کشورشان، این‌امکان را به سناتور جوزف مکارتی که فردی به‌شدت ضدکمونیسم بود، داد تا بسیاری را با این‌توجیه که خائن و خادم کمونیسم هستند، قلع و قمع کند. او می‌گفت این‌افراد در بدنه دولت ایالات متحده نفوذ کرده و در صدد ضربه‌زدن به آمریکا هستند. به این‌ترتیب، کمیته‌ای به ریاست او هر فرد یا گروهی را که گمان می‌رفت کمونیست یا حتی هوادار کمونیسم باشد بازجویی و در محافل عمومی آن‌ها را متهم و مجازات می‌کرد.

اوایل دهه ١٩٥٠ بود که جلسات دادرسی کنگره به ریاست جوزف مکارتی برای شناسایی عناصر توطئه‌گر در فرهنگ، دولت و ارتش آمریکا برگزار می‌شد. مکارتی برای کسب اطلاعات در مورد افراد مظنون از روش‌های غیرمتداولی استفاده می‌کرد. دوران مکارتی دوران به اوج رسیدن «وحشت سرخ» بود.

این‌کتاب هم مانند دیگر عناوین مجموعه «چشم‌اندازهایی از تاریخ معاصر جهان» دارای ۳ بخش اصلی «زمینه تاریخی»، «مباحث پیرامون» و «روایت‌های شخصی» است. به این‌ترتیب در بخش اول این‌کتاب با عنوان «‌زمینه تاریخی دوره مکارتی»، ۵ مقاله یا دیدگاه وجود دارد که از این‌قرارند: «مروری بر دوره مکارتی»، «فرمان ترومن، رئیس‌جمهور وقت، برای بررسی وفاداری افراد»، «اعدام جولیوس و اتل روزنبرگ» و «نگاهی به یک روز از جلسات دادرسی مکارتی_ارتش»، «مکارتی در میان بسیاری از رای‌دهندگان هنوز هم محبوب است».

دومین‌بخش کتاب هم که «مباحث پیرامون دوره مکارتی» نام دارد دربرگیرنده ۹ دیدگاه است که به این‌ترتیب‌اند: «برنامه بررسی وفاداری از آزادی‌های فردی پاسداری می‌کند»، «برنامه بررسی وفاداری حافظ آزادی‌های فردی نیست»، «ادعای مکارتی درباره حضور اعضای حزب کمونیست در مناصب دولتی»، «سیاست ارعاب و حشت باید پایان بگیرد»، «محاکمه جولیوس و اتل روزنبرگ عادلانه نبود»، «نکوهش کردن مکارتی منصفانه نبود»، «مکارتیسم فقط جاسوسان شوروی را هدف نگرفته بود»، «مکارتیسم جدیدی در حال ظهور است» و «مکارتیسم خاستگاه همه انتقادها نیست».

۵ دیدگاه دیگر هم در بخش سوم کتاب با عنوان «روایت‌های شخصی» قرار دارد که به این‌ترتیب‌اند: «گفته‌های یک دانشمند و همسرش درباره اتهام نادرستی که به ایشان نسبت داده شده بود»، «خاطرات یک فعال محیط زیست از دوره مکارتی»، «روایت پژوهشگری از مواجهه‌اش با مکارتی»، «حمایت دختری نوجوان از بی‌گناهی اتل و جولیوس روزنبرگ» و «روایت نویسنده‌ای که والدینش چپ‌گرا بودند».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

من در مقام سناتور آمریکایی به عملکرد سنا که خودش را در حد ابزار تبلیغاتی برای ترویج احساسات غیرمسئولانه تنزل داده است افتخار نمی‌کنم؛ و از این‌که اتهام‌های ثابت‌نشده با بی‌پروایی در این‌جا مطرح شده‌اند خشنود نیستم. من از بابت اتهام‌های ناروا که طرف مقابل به‌تلافی مطرح کرده و در رسانه‌ها پخش شده است خرسند نیستم.

من روشی را که سنا برای تهمت‌زدن به دیگران در جهت کسب منافع سیاسی شخصی و به بهای ریختن آبروی افراد و اتحاد ملی در پیش گرفته نمی‌پسندم. من روش انگ‌زدن به افراد خارج از سنا و پنهان شدن پشت سپر مصونیت نمایندگان کنگره را نمی‌پسندم در حالی که خودمان حتی نمی‌توانیم انتقادهایی را که در صحن سنا مطرح می‌شود تحمل کنیم.

من که آمریکایی هستم از این‌که می‌بینم دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان هر دو روش‌های کمونیست‌ها یعنی «سردرگمی، تفرقه، و نیل به پیروزی» را در پیش گرفته‌اند متحیرم. منِ آمریکایی همان‌قدر که نمی‌خواهم یک دولت دموکرات به «تبرئه‌کردن» یا «سرپوش گذاشتن» بپردازد، دوست ندارم جمهوری‌خواهان به تهمت‌زدن یا بگیروببند روی آورند.

من آمریکایی همان‌طور که کمونیست‌های دموکرات را محکوم می‌کنم، جمهوری‌خواهان فاشیست را هم محکوم می‌کنم. همچنین جمهوری‌خواهان کمونیست را هم مانند دموکرات‌های فاشیست محکوم می‌کنم. آن‌ها به یک اندازه برای من، شما و کشور خطرناک‌اند. من آمریکایی دوست دارم شاهد روزی باشم که دوباره قدرت و همبستگی‌مان را به دست آورده‌ایم و به جای جنگ با یکدیگر در مقابل دشمن صف کشیده‌ایم.

این‌کتاب با ۱۴۴ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...