نکوداشت هوشنگ مرادی کرمانی پنجم تیرماه در خانه هنرمندان برگزار می‌شود.

هوشنگ مرادی کرمانی

این مراسم را واحد امور ادبی معاونت هنری شهرداری تهران برگزار می‌کند. نکوداشت مرادی کرمانی به مدیریت جمال‌الدین اکرمی از ساعت 16 تا 19 روز یاد شده، در محل خانه هنرمندان، سالن بتهوون برگزار می‌شود. برنامه در دو بخش برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان تدارک دیده شده است.

هوشنگ مرادی کرمانی در سال 1323 در روستای سیوچ از توابع بخش شهداد کرمان متولد شد. وی فعالیت‌های هنری خود را از سال ?340 با رادیو کرمان آغاز کرد و بعد این فعالیت را در تهران ادامه داد.

او نویسندگی را از سال 1347 با مجله خوشه آغاز کرد و سپس «قصه‌های مجید» را برای برنامه «خانواده» رادیو ایران نوشت. همین قصه‌ها جایزه «کتاب برگزیده سال 1364» را نصیب وی ساخت.

برخی داستان‌های هوشنگ مرادی کرمانی تاکنون به زبان‌های آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، هلندی، عربی و ارمنی ترجمه شده و همچنین فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی بسیاری بر اساس داستان‌های او به تصویر درآمده است. «بچه‌های قالیباف خانه»، «نخل»، «چکمه»، «تنور»، «کوزه» و «مهمان مامان» برخی آثار او را تشکیل می‌دهند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...