برادران-گنکور-ادموند-و-ژول

ادمون با دقت به طرح نقشه و موضوع رمان می‌پرداخت و ژول که به نوشتن عشق می‌ورزید، شیوه‌ی نگارش را برمی‌گزید... دختر جوان متجددی‌ست نازپرورده و هنرمندنما که می‌خواهد همه‌ی قیود زندگی اطراف خود را برهم ریزد... موضوع آن رابطه‌ای است میان یک نقاش با دختری که مدل نقاشیش است... به سبب وصف صادقانه‌ی زندگی کولی‌وار و بی‌بندوبار نقاشان قرن اخیر در تاریخ آداب و رسوم هنری، اثری جالب توجه به‌شمار می‌آید... برحسب وصیت‌نامه‌ی او مبلغ 5هزار فرانک ، به تصویب ده عضو آکادمی به بهترین اثر داستانی سال تعلق می‌گرفت


ادمون دو گنکور Goncourt Edmond de (1822-1896) و ژول دو گنکور Jules de Goncourt (1830-1870) دو نویسنده‌ی فرانسوی که فرزندان یک افسر عالی‌رتبه‌ی ارتش فرانسه بودند و زندگی مرفهی داشتند. هردو تحصیلات خود را به خوبی انجام دادند و به ادبیات شوق بسیار یافتند. ادمون که هشت سال از ژول بزرگتر بود، اولین کسی بود که به نوشتن میل فراوان نشان داد و پس از آنکه ژول نیز ذوق و سلیقه‌ای موافق برادر یافت، به همکاری با یکدیگر پرداختند و همه‌ی وقت خود را به طور خستگی‌ناپذیر و با حالی عصبی به هنر و ادبیات صرف کردند، اما از نظر اخلاق با یکدیگر مشابهتی نداشتند: ادمون آرام بود و به تمرکز فکری تمایل داشت؛ در حالی‌که ژول هیجان و شور بیشتری نشان می‌داد. این تضاد اخلاقی موجب شد که کار را میان خود تقسیم کنند، ادمون با دقت به طرح نقشه و موضوع رمان می‌پرداخت و ژول که به نوشتن عشق می‌ورزید، شیوه‌ی نگارش را برمی‌گزید. برادران گنکور در رمان‌نویسی سبک رئالیسم را برگزیده بودند که بعدها به شیوه‌ی ناتورالیستی انجامید و امیل زولا نماینده‌ی برجسته‌ی آن گشت. نخستین رمان ادمون و ژول ابتدا در 1860 با عنوان رجال ادب Les Hommes de Lettres و پس از آن در 1868 با نام شارل دمایلی Charles Demailly انتشار یافت. داستان پرده‌ی نقاشی زنده و گویایی است از آداب و رسوم ادبی عصر که گاه در آن تصویر قهرمانان با چهره‌های واقعی ادبی زمان مطابقت دارد. رمان خواهر روحانی فیلومن Soeur Philomène (1861) سرگذشت دختر جوانی است که پس از اغواشدن از طرف جوانی ثروتمند و خوشگذران به عالم رهبانیت پناه می‌برد و در بیمارستان به خدمت می‌پردازد. در این رمان تحلیل روانی بسیار دقیق و ظریفی از روح دختر به‌عمل آمده که جنبه‌ی واقع‌بینی در آن عوامل تغزلی و عاشقانه را تحت‌الشعاع قرار داده است. داستان رنه موپرن Renée Mouperin (1864) هنر واقع‌بینانه‌ی دو برادر نویسنده را در نقاشی و ترسیم محیط طبقه‌ی کاسب سرمایه‌دار آخر امپراتوری دوم تأیید می‌کند، رنه موپرن دختر جوان متجددی است نازپرورده و هنرمندنما که می‌خواهد همه‌ی قیود زندگی اطراف خود را برهم ریزد. رمان که اثر بسیار غم‌انگیز و پراحساس و سرشار از طنزی تلخ است، خواننده‌ی بسیار یافت، اما اقتباسی که از آن برای تئاتر به‌عمل آمد، پیروزی به‌دست نیاورد. ژرمینی لاسرتو Germinie Lacerteux (1865) رمان حوادث غم‌انگیز دختر خدمتکاری را با صراحتی خشونت‌آمیز و با بی‌پروایی ترحم‌انگیز ترسیم می‌کند و خواننده را قدم به قدم با خود از مراحل مختلف حقارت و پستی قهرمان کتاب تا دم مرگ می‌گذراند و دروغ و مستی و رؤیاهای عشق، دزدی و همه‌ی معایبی که با سراسر زندگی ژرمینی همراه است، پیش چشم می‌گذارد. اصول این روش جدید ادبی که نفوذ نویسندگانی چون فلوبر در آن آشکار است، بعدها به وسیله‌ی زولا و مکتب ناتورالیسم تکامل یافت.

ادمون دو گونکور Goncourt Edmond de (1822-1896) و ژول دو گونکور Jules de Goncourt

مانت سالومون Manette Salomon (1867) شاهکار ادمون و ژول گنکور به شمار آمد و موضوع آن رابطه‌ای است میان یک نقاش با دختری که مدل نقاشیش قرار دارد، و این خود بهانه‌ای به دست نویسندگان داستان می‌دهد تا زندگی و محیط هنری پاریس را در آخرین سال‌های سلطنت لوئی فیلیپ به صورت پرده‌ی نقاشی جالب توجهی پیش چشم گذارند. برادران گنکور که خود جزو جمع‌آورندگان بهترین آثار هنری بودند و از محیط نقاشی بسیار آگاه، نکته‌هایی را که درباره‌ی این هنر از طرف اشخاص داستان نقل می‌کردند، کاملاً با واقعیت رایج هنر نقاشی مطابقت داشت. این اثر حتی امروز برای مورخان و منتقدان هنری قابل استفاده است. از طرف دیگر به سبب وصف صادقانه‌ی زندگی کولی‌وار و بی‌بندوبار نقاشان قرن اخیر نیز در تاریخ آداب و رسوم هنری، اثری بسیار جالب توجه به‌شمار می‌آید. ادمون و ژول حتی در قلمرو تاریخ شوق آن را داشتند که اثری هنری بیافرینند و بیش از همه به تاریخ قرن هیجدهم و انقلاب فرانسه توجه داشتند. از آثار تاریخی آنان این کتاب‌هاست: تاریخ جامعه‌ی فرانسوی در دوره‌ی انقلاب Histoire de la socitété Française pendant la Révolution (1854)، تصویرهای خصوصی از قرن هیجدهم Portraits intimes du XVIII siécle، زن در قرن هیجدهم La Femme au XVIII siècle (1862) و مانند آن. این آثار و همه‌ی آنها که حتی حکایت‌ها و قصه‌های جالب توجهشان نیز به مدارک مستند و دقیق منسوب بود، آثاری بدیع به‌شمار آمد.

ادمون دو گونکور Goncourt Edmond de

ادمون به فراگرفتن هنر ژاپنی تمایل بسیار نشان می‌داد و در این‌باره آثاری نیز پس از مرگ ژول انتشار داد. از آن جمله است: اوتامارو Outamaro (1891)، هنر ژاپنی L'Art Japonais (1893)، هوکوسائی Hokiusai (1896). ژول و ادمون در 1851 به نوشتن یادداشت‌های روزانه پرداختند که اثری آموزنده و از شاهکارهای آنان به‌شمار آمد شامل مشاهداتشان در مجالس خصوصی و دوستانه یا محافل ادبی و هنری. پس از 1870، سال مرگ ژول، ادمون به‌تنهایی قسمتی از آن را در نه جلد با عنوان روزنامه‌ی گنکور Journal des Goncourt از 1887 تا 1896 (9 دوره) انتشار داد. ارتباط بی‌شمار دو برادر با محافل هنری و دقتی که در واقع‌نویسی به‌کار می‌بردند، این یادداشت‌ها را به صورت سند و مدرک گرانبهایی از روح هنرمند خویش و همچنین از زندگی ادبی و هنری نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم درآورده است. از ادمون گنکور به‌تنهایی چند رمان باقی است مانند: الیزا دختر روسپی La Fille Eliza (1877)، زندگی دختر روسپی که در پی حوادث غم‌انگیز دست به جنایت می‌زند. برادران زمگانو Les Frères Zemganno (1879)، سرگذشت غم‌انگیز دو برادر بندباز در سیرک که به سقوط یکی از آنان و افلیج‌شدنش می‌انجامد. لا فوستن La faustin (1882) طرحی از آداب تئاتر یا بهتر بگوییم زن تئاتر- زنانی که خود نویسنده با آنان سروکار داشته است. این اثر سبک ناتورالیسم برجسته‌ای را نمودار می‌سازد.

ادمون پس از مرگ ژول مصمم می‌شود که قسمتی از ثروت خود را وقف انجمنی ادبی کند، او عادت داشت که روزهای یکشنبه، عده‌ای از دوستان را در طبقه‌ی دوم هتل محل اقامتش که آن را «انبار» می‌نامید، جمع کند و همان‌جا بود که نقشه‌ی تأسیس آکادمی گنکور را طرح کرد که در سال مرگ وی، در 1896 تحقق یافت و برحسب وصیت‌نامه‌ی او مبلغ پنج هزار فرانک که در زمان خود مبلغ قابل توجهی بود، به تصویب ده عضو آکادمی به بهترین اثر داستانی منثور سال تعلق می‌گرفت تا از نسل جوان و تلاش هنریشان تشویقی به‌عمل آید. جایزه‌ی گنکور از 1903 رسمیت یافت.

زهرا خانلری، فرهنگ ادبیات جهان، خوارزمی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...