کتابخانه‌های سیار «‌چهار مغز» به سراسر کابل سفر می‌کنند تا جوان‌ترین قشر جامعه را به داشتن نگرش انتقادی و خواندن تشویق کنند.

به گزارش ایسنا به نقل از نشنال، «فرشته کریم» ۲۷ ساله بنیانگذار «چهار مغز» است؛ موسسه‌ای که اتوبوس‌ها را به یک کتابخانه سیار تبدیل می‌کند.

یکی از اعضای این تیم می‌گوید: «ما یک گروه جوان افغان هستیم که همگی تجربه جنگ و تاثیرات مستقیم آن بر روی کودکی‌مان را داشته‌ایم. کودکی ما همچون هزاران کودک افغان دیگر پیش از آن‌که از آن بهره ببریم از بین رفت. این رنج ما را بر آن داشت تا تغییراتی در زندگی دیگر کودکان افغان ایجاد کنیم.»

با وجود این کتابخانه‌های سیار، کودکان زمانی را قبل و بعد از  مدرسه به مطالعه کتاب‌های مورد علاقه‌شان یا به بازی‌های فکری و مباحثه می‌پردازند.

این اتوبوس‌ها در هر مکان برای دو ساعت توقف می‌کنند. به گفته‌ «کریم» برای انتخاب محل توقف اتوبوس‌های سیار ناچارند که حقایق ویرانگر افغانستان را بپذیرند و آن‌ها را درنظر بگیرند.

«کریم» در این‌باره می‌گوید: «برای دور شدن از مکان‌های پرجمعیتی که می‌تواند هدف حملات تروریستی و بمب‌گذاری باشد، اتوبوس‌ها را در جاده‌های داخلی پارک می‌کنیم.»

یکی از دانش‌آموزان ده‌ساله‌ای که مرتبا از این کتابخانه سیار استفاده می‌کند، اظهار می‌کند: «داستان‌های جدیدی در این کتابخانه مطالعه می‌کنم و بعدا آن‌ها را برای پنج خواهر و برادرم که در خانه هستند نیز تعریف می‌کنم.»

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...