کاشان، زمستان امسال فصل پایانی پایتختی یک ساله کتاب را سپری می‌کند؛ اما مسئولان و مردم این شهر با راه‌اندازی دبیرخانه دائمی پایتخت کتاب ایران تصمیم دارند فارغ از  این عنوان فعالیت‌های‌شان در ترویج کتابخوانی را دنبال کنند و فعالیت‌های متعدد اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی و هنری را با محوریت کتاب در فضاهای مختلف شهری و آموزشی و فرهنگی دنبال کنند.

به گزارش مهر، یکی از اقدام‌های ابتکاری خلاقانه و پیوند محیط زیست با کتاب اجرای طرح «پسماند بازیافتی بده بن کتاب بگیر» بود. بر اساس این ایده که با کمک شهرداری و فعالان زیست محیطی در شهر ِ کاشان اجرا شده است؛ به شهروندانی که پسماندهای خشک عمدتا کاغذ باطله، کتاب‌های مندرس و دیگر اقلام کاغذی را با مراکز دریافت پسماند بدهند بن کتاب دریافت می‌کنند  و به گفته سعید ابریشمی‌راد شهردار کاشان با هم‌آهنگی‌ها انجام شده با مراکز آموزشی اعم از دبیرستان‌ها و مدارس به ازاء هر دو کیلو کاغذ باطله و کتاب مندرس تا سقف دو هزار تومان بن کتاب در اختیار افراد قرار می‌گیرد. این طرح با اقبال خوب شهروندان کاشانی خاصه نوجوان‌های این چهارمین پایتخت کتاب ایران همراه شده است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...