ترجمه‌ فارسی رمان «روزگار سخت» [Fierce Times یا Tiempos recios] جدیدترین رمان ماریو بارگاس یوسا با ترجمه‌ مهدی سرایی منتشر شد.

روزگار سخت [Fierce Times یا Tiempos recios] یوسا

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  ایسنا، این کتاب ۳۷۵ صفحه دارد و با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت پشت جلد ۶۹۰۰۰ تومان از سوی نشر نیماژ روانه‌ بازار کتاب شده است.

ناشر در معرفی این کتاب نوشته است: رمان «روزگار سخت» آخرین رمان ماریو بارگاس یوسا، نویسنده‌ شهیر پرویی و آخرین بازمانده از نویسندگان جریان شکوفایی آمریکای لاتین (بوم) است.
«روزگار سخت» در اکتبر ۲۰۱۹ به‌زبان اسپانیایی منتشر شده و تا زمان ترجمه‌ این اثر به زبان فارسی هنوز حتی به انگلیسی برگردانده نشده و ترجمه‌ متن کتاب به‌ زبان فارسی از روی متن اسپانیایی انجام شده است. داستان حاضر به مداخله‌ ایالات متحده‌ آمریکا در گواتمالا و مشکلات سر راهِ دولت مردمی خاکوبو آربنز در سال‌های نیمه‌ قرن بیستم می‌پردازد: رئیس‌جمهوری که باور داشت با ترویج دموکراسی و سرمایه‌داری آمریکایی در کشورش می‎تواند گواتمالا را به مدلی برای پیشرفت دیگر کشورهای آمریکای لاتین تبدیل کند، اما مسیر تحقق رؤیای او به‌شکلی دیگر پیش رفت و ایالات ‎متحده نقشه‌ دیگری چید که...
به اعتقاد برخی منتقدان، یوسا از سال ۲۰۰۲ به این‌سو یعنی پس از انتشار رمان «سور بز»، در سراشیب عمر نویسندگی قرار گرفته بود اما با رمان «روزگار سخت» بار دیگر به دوران اوج بازگشته است، چنان قدرتمند که یادآور این مثل است که دود هنوز هم از کنده بلند می‌شود. خاصه آن‌که یکی از روایت‌های این کتاب حول محور شخصیت تروخیو می‌گذرد و ارتباطی ساختاری با رمان بسیار تاثیرگذار «سور بز» نیز برقرار می‌کند. این رمان اشاره‌هایی هم به رمان تحسین‌شده‌ «گفت‌وگو در کاتدرال» دارد.
در بخشی از مقدمه‌ مترجم این کتاب آمده است:
یوسا در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ ال‌پاییس سیر تا پیاز شکل‌گیری رمان «روزگار سخت» و نگارش آن را بیان کرده که ترجمه‌ فارسی آن در انتهای این رمان آمده است. درباره‌ این نویسنده‌ پرویی نیز، آقای عبدالله کوثری در مقدمه‌ کتاب «گفت‌وگو در کاتدرال» به‌اندازه‌ کافی توضیحات داده‌اند و نیازی به پرگویی من (مترجم) نیست. ترجمه‌ این اثر به استاد عبدالله کوثری پیشکش شده که به‌قول معروف برگ سبزی است تحفه‌ درویش برای 30 سال تلاش در ترجمه و معرفی ادبیات آمریکای لاتین و با سپاس از راهنمایی‌های دلسوزانه‌اش در ترجمه‌ این کتاب.

در بخشی از این کتاب آمده است:
«تبدیل اقدامات ملموس و واقعی به افسانه و داستان؛ این تاریخی بود که آن را می‌خواندیم و مطالعه می‌کردیم؟ قهرمانانی که ستایش می‌کردیم؛ ملغمه‌ای از دروغ‌هایی که با توطئه‌های بزرگ قدرتمندان در مقابل بیچارگانی همچون او و «صورت‌تبری» رنگ واقعیت می‌گرفتند. این اجتماع دلقک‌ها قهرمانانی بودند که مردم به آن‌ها احترام می‌گذاشتند....»

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...