کتاب «اعترافات یک رمان‌نویس جوان» نوشته اومبرتو اکو با ترجمه مجتبی ویسی به چاپ دوم رسید.

به گزارش ایبنا، ویسی گفت:اومبرتو اکو فرد خوش‌صحبت و آگاهی است. داستان‌های اکو در سراسر جهان مخاطبان گسترده‌ای دارند و ترجمه‌های مختلفی از آثار این نویسنده ایتالیایی در کشورهای مختلف منتشر شده‌ است. او که در روند داستان‌نویسی بسیاری از نویسندگان جوان تاثیر داشته، همواره از جیمز جویس و خورخه لوییس بورخس به عنوان نویسندگانی یاد می‌کند که بیش از دیگران از خواندن آثارشان لذت برده و از آن‌ها درس‌های زیادی آموخته‌است.»

در مقدمه این کتاب می‌خوانیم:

«
اومبرتو اکو از حوزه علمی و آکادمیک وارد حوزه ادبی شده، هرچند به قول خودش همواره دغدغه داستانگویی و روایت‌پردازی داشته است. این را از این جهت می‌گویم که تکلیف این کتاب یعنی «اعترافات یک رمان‌نویس جوان» از همین بدو امر روشن شده باشد. البته این تکلیف روشن، به روشنی و به همین سادگی هم نیست.»

در پشت جلد این کتاب می‌خوانیم: «اعترافات یک رمان‌نویس جوان» تحشیه‌ای است بر متن رمان‌نویسی اکو. این تحشیه اما در مواردی از خود متن فراتر می‌رود و تصویری همزمان از اکو رمان‌نویس و نظریه‌پرداز را به ما می‌نمایاند و بنیادهای فکری، الگوهای نوشتاری و دلبستگی‌های او را در مقابل ما می‌گستراند. او انگار در این کتاب، خود نویسنده‌اش را زیر میکروسکوپ خود محققش گذاشته و به بررسی آن پرداخته است.

«اعترافات یک رمان‌نویس جوان» در شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 11 هزار تومان از سوی انتشارات مروارید به چاپ دوم رسیده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...