مجموعه داستان «اعلامیه کانگورو» نوشته هاروکی موراکامی با ترجمه اسدالله حقانی منتشر شد.

اعلامیه کانگورو هاروکی موراکامی

به گزارش ایسنا، این کتاب در ۱۳۳ صفحه و با قیمت ۲۵هزار تومان منتشر شده است.

در معرفی مجموعه داستان «اعلامیه کانگورو» عنوان شده است: در این کتاب پنج داستان با نام‌های «آخرین چمن بعدازظهر»، «سکوت»، «اعلامیه کانگورو»، «چکیده» و «کوتوله» (کوتوله رقصان) آمده است.

در بخشی از داستان کوتوله (کوتوله رقصان) این کتاب آمده است: «حق با کوتوله بود. حالا تمام پلیس‌های کشور به دنبال من هستند. کسی که هنرنمایی مرا دیده بود ـ شاید همان پیرمرد ـ به مقامات گزارش داده بود که کوتوله در بدنِ من حلول کرده است. پلیس مرا زیر نظر گرفت و از تمام کسانی که مرا می‌شناختند بازجویی کرد. همکارم شهادت داد که یک بار در مورد کوتوله با او حرف زده بودم. حکم دستگیری‌ام صادر شد. پلیس کارخانه را محاصره کرد. همکار قسمت ۸ یواشکی پیشم آمد و به من خبر داد. از کارگاه بیرون زدم و به داخل سالنی که فیل‌های تکمیل‌شده را در آن انبار می‌کنند پریدم. خودم را به پشت یکی از فیل‌های چسباندم و به جنگل گریختم و چند پلیس را در سر راهم زیر پا لِه کردم.

حالا تقریبا یک ماه است که از جنگلی به جنگل دیگر و از کوهی به کوه دیگر فرار می‌کنم و میوه وحشی و حشره می‌خورم و از آب رودخانه می‌نوشم تا زنده بمانم. اما پلیس‌ها که یکی‌دوتا نیستند. آن‌ها بالاخره دستگیرم می‌کنند؛ دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. وقتی هم که دستگیرم کنند، مرا به صلّابه می‌کشند و تکه‌تکه‌ام می‌کنند. خودم که این‌طور شنیده‌ام.

کوتوله هر شب به خوابم می‌آید و دستور می‌دهد که بگذارم وارد بدنم شود.»

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...