«یکی بود... سه تا نبود» به قلم مهدی کفاش از سوی انتشارات جمکران در ۲۱۸ صفحه و به قیمت ۳۵ هزار تومان راهی بازار نشر شد.

یکی بود... سه تا نبود مهدی کفاش

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، «یکی بود... سه تا نبود» رمانی ایرانی به قلم «مهدی کفاش» که شامل روایتی خلاقانه و جذاب از سه شخص با نام‌های منصور، مینو و شاهد است.

نویسنده در این اثر خود، فکر مخاطب را میان خیال و واقعیت به بازی می‌کشاند. این مرز چنان به هم نزدیک می‌شود که مخاطب مرزی میان واقعیت و خیال نمی‌تواند پیدا کند.

مخاطب خود را در جای جای اثر، به جای شخصیت‌های اصلی داستان قرار می‌دهد. به نحوی که گویی خود در هر لحظه از اثر در حال تصمیم گیری و به دنبال پرسش‌های خود است. گاه یک شخصیت و رخداد از سه دیدگاه و روایت به چشم مخاطب می‌رسد و قضاوت و جهان متنوعی را به ذهن مخاطب می‌رساند. این روایت به ماجرای جذاب سه نفر در رابطه با نفر چهارم می‌پردازد.

در بخشی از داستان آمده است:

«می‌رود کنار درخت و دستش را آرام روی تن درخت انار می‌کشد و بعد لبخند می‌زند: «به هیچ‌جا بر نمی‌خورد.» با دست آرام روی تن درخت می‌زند: «باور می‌کنی دختر, هیچ اتفاقی نمی‌افتد. فقط این درخت خودش را مسخره می‌کند و به خودش سخت می‌گیرد. همین! دنیا همین است. به همین سادگی است. من و تو با لج‌بازی می‌خواهیم سختش کنیم.که چه بشود؟»
مانده‌ام و همین طور به حرف‌های پیرزن و درخت انار باغچه فکر می‌کنم. صدای پیرزن من را به خود می‌آورد: «نترس!
فعلا این درخت از این غلط‌ها نمی‌کند. یک‌بار کرد. گفتم عاقبت ندارد. گوش نداد. هنوز زیر همان یک دانه سیبی که به زور داد مانده‌است.»
با دست سیب را نشانم می‌دهد. تعجب نمی‌کنم. از حیاط خانه بیرون می‌آیم و پیرزن را با آفتابه مسی ودرخت انار لج‌بازش تنها می‌گذارم....»

مهدی کفاش نویسنده این اثر اصالتا مشهدی و متولد گرگان است که در کارنامه خود افتخارات گوناگونی در جشنواره‌های ادبی به ثبت رسانده است.

«یکی بود... سه تا نبود» به قلم مهدی کفاش از سوی انتشارات جمکران در ۲۱۸ صفحه و به قیمت ۳۵ هزار تومان راهی بازار نشر شد.

[این کتاب پیش از این به سال 1391 و توسط نشر افراز منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...