«خشم»، حس‌ طبیعی همه‌ ما در برابر آسیبی است که به خودمان یا آنچه دوست داشته‌ایم وارد‌ شده؛ اما چه‌طور باید آن را کنترل و مدیریت کنیم؟ «مهارت مقابله با خشم برای کودکان پیش دبستانی»  [Starving the Anxiety Gremlin for Children Aged 5-9: A Cognitive Behavioural Therapy Workbook on Anxiety Management] نوشته کیت کالینز دانلی [Kate Collins-Donnelly] با روش‌های ساده به کودکان یاد می‌دهد تا علت خشم خود و چگونگی مدیریت آن را بشناسند.

«مهارت مقابله با خشم برای کودکان پیش دبستانی»  [Starving the Anxiety Gremlin for Children Aged 5-9: A Cognitive Behavioural Therapy Workbook on Anxiety Management]  کیت کالینز دانلی [Kate Collins-Donnelly]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، آدم‌ها، آدم‌اند؛ طبیعی است که گاهی خشمگین می‌شوند و از کوره در می‌روند. کوچک و بزرگ هم ندارد. مثلا وقتی بچه‌ها می‌بینند خواهر یا برادر کوچک‌‌تر، اسباب‌بازی قشنگ‌شان را خراب کرده؛ یا کمد لباس‌هایشان را به هم ریخته، عصبانی می‌شوند و شروع به داد و فریاد می‌کنند. حتی ممکن است خواهر و برادر کوچک‌تر از خود را کتک بزنند.

«خشم»، حس‌ طبیعی همه‌ ما در برابر آسیبی است که به خودمان یا آنچه دوست داشته‌ایم، وارد‌ شده؛ اما چه‌طور باید آن را کنترل و مدیریت کنیم؟ بدون شک، کتک‌زدن یا فریادکشیدن، روش‌های خوب و درستی برای بیان این حس طبیعی نیستند. اما چگونه می‌توان به بچه‌ها یاد داد، خشم خود را به‌درستی مدیریت کنند؟

یکی از بهترین راه‌ها این است که پدر و مادر به فرزند خود یاد دهند به جای داد و فریادکردن و با دیگری گلاویزشدن می‌توانند صبور باشند؛ یک نفس عمیق بکشند و اعتراض خود را مودبانه مطرح کنند. حالا اگر نتوانستند خشم‌شان را کنترل و اعتراض خود را به شکل درست و محترمانه و بدون پرخاشگری مطرح کنند چه؟ آن وقت می‌توانند از پدر و مادر و بزرگ‌ترها کوک بگیرند و از آنها بپرسند، چطور می‌توانند شدت ناراحتی و عصبانیت خود را مدیریت کنند.

گاهی اوقات، بچه‌ها از کسی یا کسانی خشمگین هستند که با آنها رودربایستی دارند و نمی‌توانند اعتراض خود را حتی به شکل مودبانه با این افراد در میان بگذارند. برای مثال ممکن است از دست پدر و مادر یا معلم خود عصبانی شده باشند. راستش را بخواهید، باز هم بهتر است از همان روش بهره ببرند؛ یعنی دلیل خشم و ناراحتی خود را در نهایت ادب و احترام با بزرگ‌ترها در میان بگذارند؛ به عبارتی بچه‌ها باید یاد بگیرند مشکلات و ناراحتی‌های خود را چگونه با دیگران در میان بگذارند و به جای داد و فریاد کردن، حرف بزنند و مطمئن باشند که بزرگ‌ترها به حرف‌شان گوش می‌دهند و می‌کوشند تا مشکلات آنها را برطرف کنند.

بعضی وقت‌ها آن‌قدر عصبانی هستیم که با حرف‌زدن و نفس عمیق کشیدن هم آرام نمی‌شویم. اصلا هرچه دست و پا می‌زنیم، نمی‌توانیم خشم خود را کنترل کنیم؛ در چنین مواقعی بهتر است به نوشتن و نقاشی کردن پناه ببریم. برای مثال می‌توانیم علت خشم و ناراحتی خود را روی کاغذ بنویسیم یا تصویر کسی که ما را عصبانی کرده را نقاشی کنیم و بعد کاغذ را پاره‌پاره کنیم و دور بریزیم. نمی‌دانید نوشتن روی کاغذ و پاره کردن آن تا چه اندازه آرام‌مان می‌کند. تازه می‌توانیم یک صندلی روبه‌روی خود بگذاریم و در ذهن خود، هرکس که عصبانی‌مان کرده را روبه‌روی خود و روی صندلی بنشانیم و بر سرش تا آنجا که می‌توانیم، فریاد بزنیم یا دلخوری‌هامان را با او در میان بگذاریم.

یک راه دیگر که آرام‌مان می‌کند، ورزش‌کردن است. اصلا کسانی که می‌دوند و بالا و پایین می‌روند و تحرک دارند، دیرتر از کسانی که ورزش نمی‌کنند، عصبانی می‌شوند؛ به این دلیل که انرژی‌شان، چه بد چه خوب تخلیه می‌شود. بنابراین اگر بچه‌هایتان پرخاشگر هستند و خیلی زود عصبانی می‌شوند، آنها را به ورزش و شیطنت و بازی‌کردن با دوستان‌شان تشویق کنید.

«مهارت مقابله با خشم برای کودکان پیش دبستانی» نوشته کیت کالینز دانلی با ترجمه علی اکبر ابراهیمی را انتشارات «نوشته» منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...