روبرتو آساجیولی از پایه‌­گذاری روان­ ترکیب‌گری، گنجاندن بُعد معنوی و روحانی انسان در فرایند روان ­درمان است؛ بُعدی که در روان­ تحلیلی فروید مورد غفلت یا انکار قرار گرفته بود. همچنین، توجه به جوانب مثبت وجود انسان و اهتمام به شکوفایی آنها در فرایند روان­ درمانی و خودپروری، از انگیزه­‌های دیگر آساجیولی برای تدوین این رویکرد است.

روان ­ترکیب‌گری: راهنمای اصول و تکنیک­‌ها» [Psychosynthesis: a manual of principles and techniques]  روبرتو آساجیولی [Roberto Assagioli]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «روان ­ترکیب‌گری: راهنمای اصول و تکنیک­‌ها» [Psychosynthesis: a manual of principles and techniques] اثر روبرتو آساجیولی [Roberto Assagioli] به ترجمه خالد جنادله، مریم جباری، مهدی بیت­ سعید از سوی انتشارات کتاب ارجمند منتشر شده است.

خالد جنادله درباره این اثر توضیح داد: کتاب «روان­ ترکیب گری: راهنمای اصول و تکنیک‌­ها»، رویکرد نسبتاً تازه‌­ای را نسبت به ساختار روان و روان ­درمانی ارائه می­‌کند. این کتاب نخستین کتابی است که توسط بنیانگذار روان ­ترکیب گری، روبرتو آساجیولی، و با هدف معرفی دیدگاه خود تألیف شده است. این رویکرد در وهله نخست از نظریه روان­ تحلیلی فروید منشعب شده و برای تکوین نظرگاه جدیدی درباره ساختار شخصیتی انسان و فرایند روان­ درمانی مبتنی بر روان­ ترکیب‌گری توسعه یافته است.

او ادامه داد: روان ­ترکیب گری بر خلاف نظریه روان ­تحلیلی کلاسیک، رویکردی کل­ نگر است و بر تمامیت و یکپارچگی شخصیت و هویت وجودی انسان تأکید می‌­کند و از این رهگذر می‌­کوشد ابتدا با مورد هدف قرار دادن ناهشیار پست‌­تر، که پایین­‌ترین سطح شخصیت انسان است، و کندوکاو در تعارض­‌های سرکوب­ شده و آسیب‌­های دوران اولیه زندگی، بحران­‌های روحی و روانی و همانندسازی­‌های فرد را تشخیص دهد؛ سپس با رهاسازی فرد از این بحران‌­ها و همانندسازی­‌ها که اغلب فرد را از تجربه «خود» اصیل و یکپارچه‌­اش محروم می‌­سازند، برای تحقق و شکوفایی هشیاری برترش که جایگاه فضایل انسانی است راه را می­‌گشاید. بنابراین، در روان­ ترکیب‌گری «خود» جنبه بسیار مهمی است که برای محقق ساختن آن فرد پستی‌­ها و بلندی‌­های بسیاری را پشت سر می­‌نهد. «خود» به­ مثابه آگاهی محض، تهی از هرگونه محتوای تجربه؛ فرا­تر از همه هیجان‌­ها، افکار، احساسات و حس­‌ها و در عین حال حاضر در همه آنها.

جنادله با بیان اینکه یکی از اهداف اساسی روبرتو آساجیولی از پایه‌­گذاری روان­ ترکیب‌گری، گنجاندن بُعد معنوی و روحانی انسان در فرایند روان ­درمان است عنوان کرد: بُعدی که در روان­تحلیلی فروید مورد غفلت یا انکار قرار گرفته بود. همچنین، توجه به جوانب مثبت وجود انسان و اهتمام به شکوفایی آنها در فرایند روان­ درمانی و خودپروری، از انگیزه­‌های دیگر آساجیولی برای تدوین این رویکرد بود که همین امر سبب می­‌شود وی را از طلایه‌­داران روان­شناسی مثبت­ نگر و از جهتی دیگر روان­شناسی انسان­‌گرا بدانیم. علی­رغم اهمیت نظری و در عین حال کاربردی روان ­ترکیب‌گری و پتانسیل­‌هایش در حوزه روان‌­درمانی و خودپروری، پیش از این در ایران اهتمامی نسبت به معرفی آن نشده بود و همین امر مترجمان کتاب روان ­ترکیب‌گری را برانگیخت تا به معرفی این نظرگاه از خلال ترجمه کتاب مذکور بپردازند.

او درباره مخاطبان کتاب حاضر هم بیان کرد: مخاطبان کتاب حاضر در وهله نخست، روان­ درمانگران، مشاوران، بالینگران، مربیان و مددکاران اجتماعی است؛ زیرا در حوزه روان­ درمانگری تألیف شده است و بر نظریه‌­ها و دیدگاه‌­های روان­ درمان‌گرانه سلف و هم ­عصر خود مبتنی است. لذا خواننده برای بیشترین میزان بهره­‌مندی از این کتاب باید در زمینه نظریه روان ­تحلیل‌گری و بعضی از مفاهیم رایج در حوزه روان­‌درمانی و روان­شناسی آشنایی داشته باشد، اما این امر بدان معنا نیست که این کتاب، خارج از حوزه روان­شناسی و روان­‌درمانی نمی‌­تواند مخاطبان خود را بجوید، از آنجا که آساجیولی در همین کتاب بیان کرده است که تکنیک‌­های روان­ ترکیب‌گری را می‌­توان به عنوان خودآموز هم به­ کار برد، خوانندگانی که در زمینه روان ­درمانی و روان­شناسی متخصص نیستند، اما نسبت به مفاهیم آن آگاهی دارند نیز می‌­توانند از این کتاب بهره ببرند؛ به ­خصوص که تکنیک‌­های روان­ ترکیب‌گری در زمینه خودپروری هم قابلیت بالایی دارند. به همین دلیل امروزه در زمینه آموزش و پرورش و در موقعیت‌­های سازمانی هم به­ کار گرفته می‌­شوند.

جنادله با تاکید بر اینکه مفاهیم و تکنیک‌­های روان­ ترکیب‌گری منحصر به موقعیت درمانی نیستند و باتوجه به تنوع و کاربردپذیری بسیاری که دارند می‌­توانند در زمینه خودپروری هم به ­کار گرفته شوند توضیح داد: به ­ویژه تکنیک‌­هایی مانند ناهمانندسازی یا همانندسازی با خود، تمرین پرورش و تقویت اراده، انواع تجسم­‌ها و ... این­گونه تکنیک­‌ها و تمرین‌­ها می‌­توانند حتی به افرادی که از سلامت روانی هم برخوردار هستند کمک کنند تا به ذات اصیل و حقیقی خود نزدیک‌­تر شده و مسیر خود را در تحقق و شکوفایی موهبت­‌های انسانی‌­شان بیابند و در آن به ­طور مؤثر گام بردارند. هدف روان ­ترکیب‌گری در نهایت، تحقق خود است؛ یعنی رهایی یافتن از حجاب روزمرگی و برچسب­‌هایی که به خود نسبت می­‌دهیم یا به ما نسبت می­‌دهند، و منکشف شدن ماهیت و جوهر اصیل انسان، و این در واقع هدفی است که هر خردمندی در پی آن می­‌پوید، لذا روان ­ترکیب‌گری می‌­تواند برای همه مفید باشد.

او درباره ضرورت ترجمه این کتاب بیان کرد: هدف واقعی ترجمه پر کردن خلاء است، چه علمی چه ادبی و چه در حوزه­‌های دیگر. آنچه ترجمه یک اثر را بااهمیت می‌­سازد صرفاً انتقال دقیق و مخلصانه اثر به زبان دیگر نیست، بلکه گزینش اثر هم نقش بسیار مهمی در اهمیت نتیجه نهایی دارد. اینکه از دهه چهل یا پنجاه رویکردی در زمینه روان ­درمانی و روان­­شناسی در غرب مطرح شده بود و همچنان کارایی دارد و در رهگذر زمان بر آن افزوده شده، پیروانی یافته و مؤسسات و انجمن‌­هایی دارد، اما در کشور ما ذکری از آن نرفته، به نظر ما یک خلاء است. ادعایی بر اینکه این شیوه روان­ درمانی حلال همه مشکلات است مطرح نمی‌­کنیم، اما لااقل می­‌تواند در زمینه­‌هایی دست درمانگر یا مشاور را بگیرد و رهنمون وی شود، خاصه که نگاهی یکپارچه و کل­نگر نسبت به انسان دارد و وضعیت وجودی او را به یک اختلال فرو نمی‌­کاهد. چه بسا پر کردن همین خلاءهاست که می‌­تواند افقی تازه بگشاید و راه را برای ابداع و نوآوری باز کند، البته اگر دغدغه ما در مقام متخصصان روان‌درمانی و روان­شناسی ابداع و نوآوری باشد نه چیز دیگر!

خالد جنادله در پایان با بیان اینکه روان­ ترکیب‌گری در حوزه روان­ درمانی ابداع شد، اما محدود به روان ­درمانی نیست و می‌­توان آن را به دیده یک سبک زندگی نگریست افزود: در عصری که انسان روزبه ­روز از خود حقیقی­‌اش فاصله می­‌گیرد و به سوی زندگی مصرفی و تهی از خودآگاهی گام برمی­دارد و مؤسسات تجاری، فرهنگی، جناحی و به­ ظاهر هنریِ حرص­‌آمیز و سودپیشه تمام تلاش خود را بر دامن زدن بر این فاصله صرف می­‌کنند، تا از وی طعمه سهل ­الوصولی برای مقاصد خود بسازند، نیاز به خودآگاهی و مصالحه با خود بیش از هر زمان دیگری احساس می­‌شود.

او یادآور شد: البته باید گفت روان ­ترکیب‌گری راه همواری برای نیل به خودآگاهی و خودبودگی نیست و رسیدن به مقصد تابع نظم و انظباط خاصی است که رهرو عنای آن را بر خود هموار می‌­کند. مهم این است که بخواهیم به خود نزدیک شویم، به­ سوی خود گام برداریم، و سرانجام خود شویم؛ آن­گاه است که ارزش والای خود را در می­‌یابیم و خود را به هیچ چیز دیگر تنزل نمی­‌دهیم چراکه به ­یقین می‌رسیم که «من کالایی نیستم که دست­ به ­دست شود. من «من» هستم.» ادعایی نیست که روان­ ترکیب‌گری تنها راه رسیدن به «من» است؛ راه­ها بسیار است، اما روان ­ترکیب‌گری یکی از همین راه­هاست که می‌­کوشد ما را به ­سوی تحقق«من» یا «خود» اصیل رهنمون شود تا «من هستندگی» ما سرچشمه عشق حقیقی به خود، زندگی و دیگری باشد.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...