• 13 شهریور 1402

    درباره-3-کتاب-برای-صد-سالگی-جلال-آلاحمد-گزارش

    من یکی از خواهرزاده‌های جلال آل‌احمدم... نبوغ آل‌احمد بیش از آنکه در نوشتن باشد، در زندگی کردن بود... جامعه‌ ما هم فقط پاک‌نویس او را دیده است؛ درحالی که چرک‌نویس‌های او خیلی هیجان‌انگیزتر و بحث‌برانگیزترند... به‌شدت به زنان و مسائل و بغرنجی‌های زندگی‌ و محرومیت‌هایشان توجه دارد... گمان می‌کنیم، آل‌احمد آدمی پا در سنت و ضدتجدد/ضدمدرنیسم بوده است. اما در این داستان جهت‌گیری نیست... بنیان‌گذار نقد نوین فارسی... به چشم استبداد نگاه کرد... در آن زمان خود شخص اول مملکت نیز ضدغرب بود ...

Loading
رضا دستی در خبر و بر فرمان دارد و سودابه بر قلم‌مو و در رنگ... کمال بر صحنه‌ تئاتر قدمی زده و مهناز پشت پیش‌خوان کافه... با وجود تفاوت‌، خصوصیات مشترکی هم دارند ازجمله اینکه هیچ‌کدام نمی‌توانند مسؤلیت عشق را بپذیرند... آدمِ بیکار، تفریح و استراحت ندارد و درواقع همه‌ روزش مشغول هیچ است؛ و این پوچی آدم را خسته می‌کند... این جامعه است که نیازش به آدم‌ها، نیازش به فردیت‌ها و استعدادشان را از دست داده و دارد فرو می‌پاشد ...
خاکسترِ به جا مانده از عشق سوخته است... کاراکتر اقتصادی، مدیر یک شرکت سرمایه‌گذاری بزرگ، سرمایه‌دار، بیزینس‌من، قهرمانِ آرمانگرای دهه 50، چریک دهه 60، شخصیتی بیگانه با خود و منفعت‌طلب که دوستان سیاسی‌اش در آلمان به خاطر همکاری‌اش با حاکمیت، قصد ترورش را داشته‌اند... می‌تواند بازجو و رزمنده دیروز را به خدمت بگیرد... نمی‌خواهد جلوی مرگ معشوقه‌اش لادن را بگیرد ...
به وضعیت دلداده‌ای شباهت دارد که بعد مرارت‌های فراق تا وصال، متوجه می‌شود معشوق‌اش آن کسی که فکر می‌کرده نیست. دلداده در این شرایط نه عاشق است، نه فارق، از عشق گردیده... سیمین، گمشده‌ای مخصوص به خودش دارد. کسی که نمی‌شود در دیگری پیدایش کرد: مادری نادیده که سال‌ها به خاطرش مکافات کشیده و برای اینکه دختر همان مادر بماند جایی برای گریختن جز خیال او ندارد ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...
به قول هلدرلین، اقامت انسان در جهان شاعرانه است... شعر در حقیقت تبدیل ماده خامی به نام «زبان»، به روح یا در حقیقت، «شعر» است. بنابراین، شعر، روح زبان است... شعر است که اثر هنری را از اثر غیرهنری جدا می‌کند. از این نظر، شعر، حقیقت و ذات هنرهاست و اثر هر هنرمند بزرگی، شعر اوست... آیا چنان‌ که می‌گویند، فرازهایی از بخش نخست کتاب مقدس مسیحی که متکی بر مجموعه کتب مقدس یهودیان، یعنی تنخ است، از اساطیر شفاهی رایج در خاور نزدیک اخذ شده یا خیر؟ ...