شماره ۳۶ و ۳۷ نشریه «شیرازه کتاب» ویژه مرداد و شهریور ۱۳۹۸ با پرونده ویژه درباره کاغذ منتشر شد.

به گزارش ایرنا، در تازه‌ترین شمارۀ این مجله که از سوی مجمع ناشران انقلاب اسلامی منتشر شده است، علاوه بر نگاهی به اخبار حوزه کتاب و نشر که شامل اختتامیه هفدهمین جایزە ادبی قلم زرین، وضعیت دانش‌آموزان مناطق سیل‌زده در آستانه آغاز سال تحصیلی و... می‌شود، مطالب متعددی درباره وضعیت این روزهای کاغذ به چاپ رسیده است.

«خرده کاغذهایی که فراموش می‌شوند!» اولین تیتر جدیدترین شماره «شیرازه کتاب» است که در آن به آسیب‌هایی که گرانی کاغذ در بلندمدت به اهالی قلم وارد می‌کند، پرداخته شده است.

این شماره از «شیرازه کتاب» یک پرونده ویژه دارد که در آن زوایای مختلف وضعیت کاغذ و چند و چون تولید و عرضه آن بررسی شده است. «روی خط کاغذ»، «هزارتوی بی‌کاغذی»، «حمایت فراموش‌شده»، «فرار سلاطین!»، «ارز دولتی در جیب همسایه‌ها!»، «همچنان بلاتکلیف» و «بازار مافیای کاغذ نیست» از جمله مطالبی است که در این پرونده به چشم می‌خورد.

همچنین با میثم نیلی، مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی و حمیدرضا ولیان، تهیه‌کننده برنامه‌های رادیویی در حوزه اقتصاد در خصوص وضعیت بازار کاغذ گفت‌وگوی مفصلی انجام شده است که مخاطبان شرح آن را در این شماره می‌توانند بخوانند.

نکته جالب شماره ۳۶ و ۳۷ «شیرازه کتاب» بخش گاه‌شمار کاغذ است؛ بخشی که در آن اتفاقات و اظهارنظرهای مسئولان طی زمان‌های مختلف درباره وضعیت کاغذ گردآوری شده است.

از سوی دیگر، برای اولین بار بخش «کافه شیرازه» در این مجله منتشر شده که در آن ۱۱ یادداشت با موضوع کتاب و کتاب‌خوانی به چاپ رسیده است. «وقتی نمی‌خریم و نمی‌خوانیم» به قلم میثم رمضانعلی، «شب‌خوابی با سواد روایت» به قلم میثم رشیدی مهرآبادی، «این کار جسارت می‌خواهد» نوشته سجاد شیرافکن و «برای کتاب‌هایی که به کتابخانه‌ام نیامدند» به قلم عاطفه جعفری از جمله یادداشت‌های منتشرشده در این بخش است.

در بخش «طعم کتاب» این شماره از مجله، در کنار معرفی آثار داستانی، کتاب‌هایی با موضوع خاطرات شفاهی، مدافعان حرم، وقایع تاریخی جمهوری اسلامی و سبک زندگی در قالب یک بسته پیشنهادی به مخاطبان معرفی شده است.

«خانواده نشر» این شماره نیز به کتاب «اوسنه گوهرشاد» اختصاص پیدا کرده و این کتاب را فاطمه سلیمانی، معصومه خوانساری و الهام اشرفی، از نویسندگان جوان کشور نقد و بررسی کرده‌اند.

این شماره از نشریۀ «شیرازۀ کتاب» به سردبیری محمدمهدی شیخ‌صراف، با قیمت ۲۵ هزار تومان و در ۱۲۵ صفحه به چاپ رسیده است.

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...