نشر نیلوفر سومین چاپ ترجمه منیژه اذکایی از رمان «پدرخوانده» [The Godfather] اثر ماریو پوزو [Mario Puzo] را عرضه کرد.

پدر خوانده» [The Godfather] اثر ماریو پوزو [Mario Puzo]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، سومین چاپ ترجمه «پدرخوانده» در ۵۸۰ صفحه و بهای ۲۶۵ هزار تومان به‌تازگی توسط نشر نیلوفر عرضه شده است. چاپ نخست این کتاب بهار سال ۱۳۹۶ با شمارگان ۱۶۵۰ نسخه و بهای ۳۹ هزار تومان منتشر شده بود.

رمان «پدرخوانده» با جمله‌ای از بالزاک شروع می‌شود: «در پس هر ثروتی جنایتی نهفته است.» و در کتاب تمام جنایت‌های نهفته بازگو می‌شوند. این کتاب از ابتدای انتشارش در سال ۱۹۶۹ همواره محبوب کتاب‌خوانان در سرتاسر دنیا بوده است. در همان سال انتشار این کتاب در رتبه اول پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز قرار گرفت. در دو سال اول انتشار، فروش آن به بیش از ۹ میلیون نسخه رسید و ۶۷ هفته در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز باقی ماند. کتاب پدرخوانده در ژانر مافیایی و جنایی به علت باورپذیر بودن داستان و نشان دادن بعد انسانی اعضای مافیا از لحاظ اجتماعی بسیار اهمیت دارد.

این کتاب برای عامه مردم مانند دروازه‌ای به دنیای مافیای ایتالیاست. در کتاب زندگی خانواده مافیایی کورلئونه که سردسته آن ویتو کورلئونه است، در خلال سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ نوشته شده است. تصویری که از این خانواده برای خواننده ترسیم می‌شود، خشونت‌آمیز و بسیار دردناک است. شاید دون کورلئونه از معدود شخصیت‌های سیاهی باشد که هزاران نفر با آن همدردی کرده‌اند. در اصل ماریو پوزو با خلق شخصیت دون ویتو کورلئونه به جاودانگی رسید. همانطور که اشاره شد دون کورلئونه رئیس یکی از بزرگ‌ترین باندهای مافیاست. اما شگفت آن‌که، «دون» را به‌رغم تمام دلایلی که در محکوم ساختن او و اعمالش در دست هست، مخاطب دوست می‌دارد و هنر نویسنده همین است: آفریدن چیزی زیبا از امری مخوف. پدرخوانده روایتی است عمیقاً اسطوره‌ای از مناسبات سطحی گانگستری. دون کورلئونه آمیزه شگفتی است از خیر و شر. او آشتی‌بخش این دو نیروی سازگار است.

از کتاب پدرخوانده سه‌گانه‌ای به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا اقتباس شده که خود ماریو پوزو فیلم‌نامه آن را نوشته است. موفقیت فیلم تا جایی پیش رفت که او برای فیلم‌نامه فیلم پدرخوانده اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی را دریافت کرد. هر سه فیلم به موفقیتی باورنکردنی دست یافتند و جزو صد فیلم برتر تاریخ سینما شدند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...