مدیر نشر خزه گفت: باتوجه به قیمت بالای کاغذ و تعرفه‌های چاپ کتاب تبدیل به کالایی گران قیمت شده به همین خاطر تصمیم به فروش قسطی کتاب‌هایمان گرفتیم.

محسن فرجی مدیر نشر خزه

محسن فرجی مدیر نشر خزه در گفت‌وگو با مهر با اعلام اینکه قصد دارد کتاب‌هایش را در فضای مجازی به صورت اقساطی به فروش برساند گفت: تا چند سال پیش، کتاب به نسبت اقلام دیگر یک کالای فرهنگی ارزان محسوب می‌شد. اما حالا با قیمت‌های بسیار بالای کاغذ و تعرفه‌های چاپ، کتاب هم تبدیل به کالایی گران‌قیمت شده و خرید آن برای همه مخاطبان به آسانی گذشته نیست. به همین خاطر تصمیم گرفتیم علاوه بر توزیع کتاب از طریق مراکز پخش، خودمان هم در صفحات مجازی نشر خزه به فروش قسطی کتاب‌هایمان بپردازیم.

وی افزود: اگر این طرح مورد استقبال قرار بگیرد، هم فرصت مناسبی است برای مخاطبان که کتاب‌های ما را راحت‌تر و با دغدغه‌ای کمتر تهیه کنند، هم امکان مطلوبی است برای ما که در این شرایط اسفناک اقتصادی، بتوانیم همچنان به کارمان ادامه بدهیم.

فرجی در پاسخ به این سوال که آیا چنین کاری سابقه دارد یا ابتکار نشر خزه، گفت: در کتاب «در جستجوی صبح» که زندگینامه خود نوشت زنده‌یاد عبدالرحیم جعفری است، ایشان عنوان کرده که پیش از انقلاب در دوره‌ای به دلیل سخت شدن شرایط نشر، به فروش اقساطی کتاب پرداخته‌اند. در واقع این ابتکار را باید به نام بنیان‌گذار مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر ثبت کرد. اما اینکه بعد از انقلاب هم ناشران یا کتابفروشان دست به چنین کاری زده باشند، من نشنیده‌ام و اطلاعی ندارم.

این داستان‌نویس درباره شرایط خرید قسطی کتاب از نشر خزه گفت: شرط خاصی نگذاشته‌ایم و کتاب‌ها بدون ضمانت و سود به مخاطبان عرضه خواهد شد. فقط یک شرط وجود دارد و آن هم خرید حداقل ۳۰۰ هزار تومان کتاب است. در واقع، خریداران ۳۰ هزار تومان را اول می‌پردازند و باقی مبلغ را طی ۹ قسط ۳۰ هزار تومانی پرداخت می‌کنند.

مدیر نشر خزه افزود: ممکن است این سوال پیش بیاید که اگر خریداران کتاب اقساط خود را نپردازند، چه می‌شود؟ پاسخ من این است که اولاً کتابخوانان ما همگی دارای درک و فرهنگی بالا هستند و بعید است برای بازپرداخت اقساط کتاب‌های خود خلف وعده کنند. ثانیاً مبالغ هر قسط آنقدر پایین است که با وجود این شرایط بسیار سخت اقتصادی، به کسی فشاری وارد نمی‌کند.

وی در پایان گفت: با این بحث‌ها که کتاب را با پیتزا مقایسه می‌کنند و مثلاً می‌گویند با پول یک پیتزا می‌توان دو جلد کتاب خرید، کاملاً مخالفم؛ با شکم گرسنه و فکر پریشان نمی‌توان کتاب خرید و خواند. پس اول باید خریدار کتاب به سطحی از آرامش اقتصادی و رفاهی رسیده باشد و بعد به سراغ کتاب بیاید. اما حالا که این شرایط و آرامش فراهم نیست، باید خودمان دست‌به‌کار شویم و کاری نکنیم که همین اندک‌مخاطبان باقیمانده هم به خاطر این اوضاع، قید کتاب و کتابخوانی را بزنند. به نظرم فروش اقساطی کتاب یکی از همین راهکارهاست که از ریزش کتابخوانان و خاموش شدن چراغ صنعت نشر، جلوگیری می‌کند.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...