ترجمه کتاب «بدون هراس»  [Not for the faint of heart : lessons in courage, power & persistence] شامل خاطرات وندی شرمن [Wendy Sherman] توسط انتشارات سروش به چاپ نهم رسید.

بدون هراس»  [Not for the faint of heart : lessons in courage, power & persistence] شامل خاطرات وندی شرمن [Wendy Sherman]

به گزارش کتاب نیوز به نقل ازمهر، کتاب «بدون هراس» تألیف وندی شرمن با ترجمه محمد جمشیدی و حافظ رستمی به‌تازگی توسط انتشارات سروش به چاپ نهم رسیده است.

وندی شرمن رئیس تیم آمریکا در مذاکرات ۱+۵ ایران، برای بسیاری از ایرانیان یا دست کم برای اهل سیاست نامی آشناست. او در کتاب «بدون هراس» با مرور خاطراتش از تجربیاتی می‌گوید که به او یاری رساندند تا در مقام یک دیپلمات عالی‌رتبه، کارنامه موفقی به زعم خود به جا بگذارد. اگر گفته نشود که مذاکرات با ایران رویداد محوری کتاب است، به‌راحتی می‌توان گفت وندی شرمن مذاکره با ایران و برجام را بزرگ‌ترین دستاورد زندگی حرفه‌ای خود می‌داند.

نکته مهم کتاب این است که به وقایعی تقسیم می‌شود که زندگی شخصی (از دوران کودکی) و سیاسی (دیپلماتیک) وندی شرمن را دربر می‌گیرد، اما سیر کتاب از الگوی زمانی خطی پیروی نمی‌کند و پیوسته از یک حوزه و یک زمان به حوزه و زمان دیگری گریز می‌زند. در واقع موضوعات مرتبط با ایران و مذاکرات هسته‌ای در تمام فصول، کمتر یا بیشتر، به انضمام مقدمه و موخره جا گرفته‌اند و در کنار هم تکمیل می‌شوند.

هرچند سنت خاطره‌نویسی در میان رجال سیاسی آمریکایی با هدف اقناع و تایید درستی سیاست‌های آن کشور و از سوی دیگر جهت‌دهی به افکار عمومی با زاویه نگاه خاص آن فرد یا کشور انجام می‌شود، با این حال وندی شرمن در جایگاه معاون سیاسی وزارت خارجه دولت باراک اوباما بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ و مسئول تیم مذاکره کننده آمریکا در مذاکرات ۱+۵ با ایران، به اطلاعات مهم و محرمانه مذاکرات هسته‌ای دسترسی داشته و خواندن این کتاب مخاطب را به گوشه‌هایی از رویدادهای پیدا و پنهان مذاکرات نزدیک‌تر می‌کند.

در نسخه ترجمه‌ای که انتشارات سروش از این‌کتاب عرضه کرده، برای پرهیز از انتشار و اشاعه یک‌سویه دیدگاه‌های خاص نویسنده کتاب، علی باقری معاون سابق سیاست خارجی و امنیت بین‌الملل دبیرخانه شورای امنیت ملی و عضو ارشد تیم مذاکرات هسته‌ای، در قالب یک مقدمه، موضوع مذاکرات را از ابتدا به‌صورت خلاصه مرور کرده و نکاتی را متذکر شده است.

چاپ نهم این‌کتاب با ۳۲۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...