از دیروز اخباری مبنی بر تشکیل «بنیاد حامیان نسخ خطی» بر روی وب‌سایت‌ها در حال انتشار است. مطابق خبری که بر روی وب سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی قرار گرفته است هشت هدف برای این بنیاد عام‌المنفعه متصور شده‌اند (البته از این ۸ هدف تنها ۶ هدف زیر بر روی وب سایت آمده!)

1. بهره گیری از توانمندی های مادی و معنوی خیرین واقفین و اهداگران در جهت تقویت و غنای منابع سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
2. جذب کمک‌ها و حمایت‌های مردمی دولتی و نهادهای عمومی در جهت گردآوری و حفاظت میراث مستند
3. ساماندهی حمایتهای فوق برای احداث تکمیل و تجهیز زیرساخت‌ها و مخازن سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
4. ساماندهی حمایت‌های فوق برای کارایی بیشتر منابع و تسهیلات بهره برداری کاربران و پژوهشگران
5. شناسایی و تقدیر از حامیان میراث مستند
6. ساماندهی و توسعه حمایت‌های سازمان از طرح‌های پژوهشی در زمینه میراث مستند

ریاست محترم کتابخانه ملی سرکار خانم دکتر بروجردی
به عنوان یکی از حامیان همیشگی نسخه خطی که عمری است به شکل‌های مختلف در این خصوص تلاش کرده‌ام، مخلصانه و دلسوزانه خدمت شما عارضم که:‌ حمایت از نسخ خطی بنیاد نمی‌خواهد، مدیر دلسوز و کار بلد می‌خواهد.
بسیاری از اهدافی که برای این بنیاد متصور هستید وظایف ذاتی کتابخانه ملی و بخش‌های مربوطه آن است. پس تشکیلاتی هم عرض آنهم در کتابخانه ملی عملا معنایی پیدا نمی‌کند.

تشکیل چنین بنیادی آنهم درست زمانی که اخبار ناگواری از سازمان تحت ریاست شما بیرون می‌آید (درست و غلطش بماند) به کدام مجموعه‌دار و یا فرد علاقه‌مند جرئت و جسارت آن را می‌دهد که نسخه‌های خطی و یا اسنادی که خریده و یا میراث آبا و اجدادی‌اش هست را با طیب خاطر به سازمان اسناد و کتابخانه ملی بسپارد!
کتابخانه ملی چه راهکارهایی برای ایجاد و تقویت حس اعتماد عمومی آنهم موازی با ایجاد زیرساختهای سخت افزاری و نرم افزاری مناسب برای نگهداری و حفاظت از میراث مکتوب اندیشیده است؟

بعد از ۸۰ سال از تأسیس رسمی کتابخانه ملی چند درصد از نسخه‌های خطی و اسناد موجود در این کتابخانه فهرست شده و فهارس آن منتشر شده است. که پژوهشگران داخلی و خارجی بتوانند مستندا بدان مراجعه کنند؟

آیا برای دسترسی به گنجینه‌های موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملی راهکاری آسان و سریع برای پژوهشگران و علاقه‌مندان فراهم نموده‌اید؟

در حالی که بسیاری از کتابخانه‌های بزرگ دنیا تصاویر نسخه‌های خطی فارسی و عربی و ترکی و … را به رایگان و با بهترین کیفیت و راحت‌ترین شکل آن بر روی وب‌سایتهای خود منتشر نموده‌اند، کتابخانه ملی چرا از این قافله عقب افتاده و هنوز اتفاقی را رقم نزده است. (بماند که بارها طرح‌ها و ایده‌های ناپخته و کارشناسی نشده و صرفا شوآف‌هایی نه فرهنگی و بلکه سیاسی در این خصوص در معرض نمایش گذاشته شده است)

کدام یک از بزرگوارانی که صد البته در جایگاه خود انسانهای شریف و دانایی به کار خود هستند و به عنوان اعضای این بنیاد معرفی نموده‌اید، متخصص، آگاه به مقوله نسخه‌های خطی و میراث مکتوب هستند؟!
چرا هیچ اعتقادی به تخصصی بودن امور در این کار دیده نمی‌شود؟ مگر ما چهره‌های پیر و جوان کارکشته در حوزه نسخ خطی و میراث مکتوب در ایران کم داریم؟ یا داریم و حضرتعالی و همکاران و مشاوران شما نمی‌شناسند؟

به عنوان یکی از پژوهشگران این حوزه سالهاست که با کتابخانه ملی شما مأنوسم و از کم و کیف مواردی که خدمت شما عرض کردم آگاهم و خدای نکرده این بدان معنا نیست که طی این سالیان سال در آن سازمان خدماتی انجام نشده و یا نمی‌شود، در همه این سالها بسیاری از همکاران شما که بسیاری از آنها اساتید بنده و دوستان من هستند در آن سازمان خدمات شایان توجهی کرده‌اند. اما مقصود اصلی و نهایی بنده این است که مادر همه کتابخانه‌های ایرانی باید در همه مراتب و شئونات موظف خود حرکتی پیوسته، تاثیرگذار و پیشرو داشته باشد.

jalise.ir

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...