کتاب «روایت قتل پادشاه» تالیف علیرضا قاسم‌خان  توسط نشر خوان به چاپ رسید.

روایت قتل پادشاه علیرضا قاسم‌خان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ماجرای قتل ناصرالدین شاه قاجار، یکی از شگفت‌آورترین ماجراهای سیاسی اجتماعی در تاریخ ایران معاصر است. ماجرایی که آشکار و شفاف نیست.

از اوايل ماه ذيقعده سال 1313 ق برابر با ارديبهشت 1275 ه.ش ناصرالدين‌شاه، خود را برای برگزاری جشن آغاز پنجاهمين سالِ پادشاهي خويش آماده می‌‏کرد. قرار بود اين جشن‏‌ها در طول يک هفته برگزار شود. به اين مناسبت، بامداد روز يازدهم ارديبهشت 1275 ه.ش که يک روز به شروع جشن‌‏ها بود، ناصرالدين شاه عزمِ ری کرد تا به زيارت مزار حضرت عبدالعظيم رود. در حرم حضرت عبدالعظيم(ع)، ناگاه صدای تيرِ تپانچه‌‏ای، سکوت را شکست و سه گلوله ميرزا رضا کرمانی از ياران سيد جمال الدين اسدآبادی، شاه قدرتمند قاجار را از پای درآورد. او را در جوار بقعه حضرت عبدالعظيم(ع) به خاک سپردند.

قتل اميرکبير صدراعظم کاردان و لايق ناصرالدين شاه، اعطای امتياز تنباکو و لغو آن با حکم تحريم تنباکوی ميرزای شيرازی، جدايی قطعی هرات، سرخس، نواحی اطراف رود جيحون و بخشی از سيستان و بلوچستان از ايران، اعطاي امتيازات مختلف به دولت انگليس و روسيه و افزايش نفوذ آنان در تمام امور کشور، انجام مسافرت‏‌های پرهزينه و خوشگذارانی‌‏‌های پر خرج و... از جمله حوادث و رويدادهاي دوران سلطنت اين شاه قاجار شد. به طور کلي در دوره پادشاهی او، نفوذ و مداخله بيگانگان در امور ايران، بيش از پيش افزايش يافت. با قتل ناصرالدين‌شاه، چهارمين شاه از سلسله قاجار، يک دوره تاريک پنجاه ساله از تاريخ ايران به پايان رسيد و زمينه براي انقلاب مشروطه هموار شد.

نشر خوان کتاب «روایت قتل پادشاه» تالیف علیرضا قاسم‌خان در 224 صفحه به بهای 160 هزار تومان روانه پیشخان کتابفروشی‌ها کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...