وسایل خانه اخوان ثالث در جابه‌جایی‌ها گم شده است | اعتماد


پلاک 29، کوچه خجسته در خیابان فاطمی خانه‌ای است که قرار بود ردی از امید را درکنج‌ها و پستوهایش جست‌وجو کنیم. این بود که در آستانه روز جهانی موزه(18 مه ‌برابر با 28 اردیبهشت) سری به خانه زدیم.

خانه اخوان ثالث

خانه مهدی اخوان‌ثالث، م. امید، مهر ماه 1382 به شماره 10404 در فهرست آثار ملی ثبت شد. این خانه تا 1385 در اختیار خانواده بود. تا آن سال نیز ایران خانم، همسر مهدی اخوان‌ثالث در آنجا زندگی می‌کرد. در همین سال بود که شهرداری منطقه 6 تهران برای حفظ ابنیه تاریخی این خانه را از خانواده خریداری و از 1388 تا 90 در اختیار شرکت توسعه فضاهای فرهنگی قرار داد. در سال 1392 این خانه در اختیار ستاد گردشگری شهرداری قرار گرفت. این وضعیت تا 1397 ادامه داشت تا خانه به شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران واگذار شد. خانه‌‌موزه مهدی اخوان‌ثالث در 1398 احیا و مرمت شد. از آنجایی که خانه هنوز استحکام داشت، هزینه مرمت بیشتر صرف بازگرداندن خانه به شرایط نخست و اصلاح تعمیرات کارشناسی ‌نشده ستاد گردشگری شد.

خرداد ماه 1399 خانه اخوان موزه‌آرایی شد و البته هنوز برای بازدید عموم آماده نیست؛ خانه هنوز خالی از روح شاعر است. مهدی دُرخواه که حالا سرپرست خانه‌موزه اخوان است، می‌گوید که در خرداد ماه 1390 از خانه اخوان ثالث بازدید و عکس‌هایی از آن روز ثبت کرده است:«بار اول که خانه را دیدم، وسایل بیشتری آنجا بود. حتی کمد و لباس‌های مهدی اخوان‌ثالث در خانه بود. در حالی که وقتی خانه را به عنوان سرپرست تحویل گرفتم، این وسایل وجود نداشت. حتی مجبور شدیم برای بازسازی آنچه پیش از این در اختیارمان قرارگرفته بود به نشانی عکس‌ها، بعضی از آن وسایل را از بازار و سمساری‌ها دوباره خریداری کنیم». حالا سوال اصلی اینجاست: در جابه‌جایی خانه شاعر، وسایل خانه و لباس‌های او به کجا منتقل شده است؟ کیف سامسونت قهوه‌ای رنگ شاعر را چه کسی برداشته؟ تار یحیایش کو؟ چرا هیچ‌کس از آنها خبر ندارد؟

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...