مهدی بهزاد؛ ریاضیدان بزرگ ایرانی (متولد 1315) یکی از چهره‌های ماندگار علمی کشور و از برگزیدگان جایزه علامه طباطبایی بنیاد ملی نخبگان است. این استاد مبرز در طول زندگی حرفه‌ای خود توانسته منشأ خدمات ارزنده‌ و منحصربه‌فردی خاصه در ترویج علم ریاضی باشد. وی را پدر گراف ایران و پایه‌گذار مسابقات المپیاد ریاضی می‌دانند. به بهانه انتشار کتاب «بهزاد»، ایبنا با دکتر محسن شاهرضایی؛ نویسنده کتاب «بهزاد» و مدیرکل دفتر تکریم و الگوسازی بنیاد ملی نخبگان گفت‌وگویی کرده است:

مهدی بهزاد

برای شروع از انگیزه‌تان برای نوشتن این کتاب بگویید.
استاد بهزاد یکی از مفاخر عصر ماست که توانسته در مجامع بین‌المللی نیز جایگاه خود را تثبیت کند؛ به‌طوری‌که «حدس بهزاد» در علم گراف، سال‌هاست که به عنوان یک مسئلۀ باز در مجامع بین‌المللی ریاضی مطرح است. این استاد پیشکسوت در فرهنگستان علوم نیز عضویت پیوسته دارد و هم در پیش از انقلاب و هم پس از آن، منشأ خدمات ارزنده‌ای به جامعۀ علمی کشور بوده و هست. این کتاب در واقع نوعی پاسداشت و بزرگداشت این چهرۀ علمی، ترویجی و بین‌المللی است.

ایده اولیه این کتاب چگونه در ذهن شما شکل گرفت؟
در سال 1398 در ذیل برگزاری پنجاهمین کنفرانس ریاضی در شیراز، مراسم نکوداشت زنده‌یاد استاد منوچهر وصال شیرازی و تکریم استاد فقید جواد بهبودیان، دو تن از ریاضیدانان بزرگ کشور به همت بنیاد نخبگان استان فارس برگزار شد. در همان مراسم من به عنوان یکی از سخنرانان، ایده نوشتن زندگینامۀ مفاخر ریاضی کشور را مطرح کردم که البته با استقبال زیادی مواجه شد و در همان جلسه تصمیم بر آن شد که به پاسداشت بیش از شش دهه فعالیت علمی کم‌نظیر، در گام نخست زندگینامۀ استاد بهزاد نوشته شود که خوشبختانه این مهم میسر شد.


در نگارش این کتاب از چه شیوه‌ای استفاده کردید؟ آیا در کتاب اصول داستان‌نویسی و درام رعایت شده و یا بیشتر جنبۀ مستند و اپیزود دارد؟
تلاش شد بعد از 50 ساعت مصاحبه با استاد و همین میزان تحقیق میدانی و پژوهش، کتاب «بهزاد» با شیوۀ مستند روایی در هشت گذار نوشته شود تا هم تمام رخدادها و کنش‌ها و مناسبات آن واقعی و مستند باشد و هم بتواند با شیوۀ روایتگری، مخاطب، خاصه نسل جوان را جذب کند؛ مخصوصاً اینکه در فرصت‌های مقتتضی، به وضعیت اجتماعی و فرهنگی این 6 دهه و فضای حاکم بر اجتماع ریاضیدانان کشور در طول این سال‌ها، گریزهایی نیز زده شده است. از طرفی در این کتاب برای اولین‌بار از دو نامۀ استاد فقید دکتر غلامحسین مصاحب به استاد بهزاد رونمایی و در کنار آن نام بسیاری از چهره‌های بزرگ اما ناشناخته‌ ریاضی کشور در این 60 سال ذکر شده که از این جنبه می‌توان «بهزاد» را دایره‌المعارف اسامی بزرگان ریاضی در عصر معاصر دانست.

آیا زمان مراسم رونمایی از این کتاب مشخص شده است؟
کتاب «بهزاد» در پنجاه و دومین کنفرانس ریاضی ایران در کرمان به صورت اجمالی معرفی شد؛ اما قرار است که مراسم رونمایی از آن با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، در فرصت مقتضی برگزار شود.

بهزاد محسن شاهرضایی

با توجه به اهمیت این اقدام در معرفی و پاسداشت نخبگان و تثبیت و ارتقاء منزلت و جایگاه اجتماعی آنان، آیا دفتر تکریم و الگوسازی بنیاد ملی نخبگان این اقدام را به صورت مستمر در برنامۀ کاری خود قرار خواهد داد؟
قطعاً. نوشتن زندگینامۀ مفاخر علمی و فرهنگی کشور با قلم روایی، یکی از اولویت‌های این دفتر است؛ اما این اقدام نیازمند حمایت بیشتر دستگاه‌ها و نهادهای ذی‌ربط است و با توجه به بودجۀ محدود و منابع موجود نمی‌توان به‌کمال به این مطلوب دست یافت. چنین کار مهم و ارزشمندی نیازمند ساختار و سیر مطالعاتی پیوسته است؛ به همین منظور دفتر الگوسازی و تکریم نخبگان بنیاد ملی نخبگان آمادگی دارد تا در این زمینه با همۀ مراکز علمی و تحقیقاتی، نهادهای مرتبط و دانشگاه‌ها همکاری کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...