روایتی خواندنی از فراز و فرود نهاد آموزش در ایران | الف

پیشروترین کشورهای جهان در جنبه‌های صنعتی و اقتصادی و حتی سیاسی، اغلب از نظامهای آموزشی موفقی هم برخوردارند. به روشنی‌پیداست پیشرفت و اعتلای یک سرزمین نیاز دارد به حرکت فردی و گروهی انسانهایی آگاه و توانا که جز از مسیر آموزش و پرورش صحیح، نمی‌توان این آگاهی یا توانمندی‌ را در وجودشان متبلور ساخت. از این رو یکی از دلایل مهمی که به زعم بسیاری از صاحب‌نظران به جاماندن ایران در سده‌های اخیر انجامیده، همین ضعف و خلائی است که در نظامهای آموزشی وجود داشته است. در دهه‌های اخیر نیز با وجود بحث‌های فراوانی که در این زمینه مطرح شده و تلاش‌هایی که در جهت تغییر و اصلاح صورت گرفته، همچنان نقاط ضعف در این زمینه فراوان بوده است. تغییر و تحولهایی که در ساختارهای آموزشی انجام شده نیز ناشی از همین واقعیت متداوم است.

از مکتب‌خانه تا مدرسه | مهدی توکلی فروزنده محفوظ

در این میان اما یک نکته کلیدی وجود دارد، یک حلقه مفقوده که کم توجهی به آن را می‌توان عمده دلیل این ناکامی‌ها دانست؛ و آن چیزی نیست جز تلقی و درک ما از چیستیِ «آموزش و پرورش». اگر این درک وجود نداشته باشد که آموزش و پرورش چیست و چه مأموریتی بر عهده دارد، نتیجه‌ی شایسته‌ای نیز به دست نخواهد آمد. فروزنده محفوظ در کتاب «از مکتب‌خانه تا مدرسه» که به همت نشر قطره با بازار آمده است، با تاکید براین مهم نگاهی داشته است به آموزش و پرورش و نظامهای آن در گذر تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین کهن.

نویسنده به درستی معتقد است، آنچه امروز هستیم حاصل همه آن رویدادهایی است که از گذشته تا زمان معاصر برما گذشته است. در واقع کتاب حاضر به روایت و واکاوی فرهنگ و نظام‌های آموزش و پرورش از گذشته دور تا پایان حکومت پهلوی پرداخته است. هر جریان و حرکتی که در تاریخ وجود داشته، به واسطه نحوه اندیشه و عمل چهره‌هایی است که در آن زمینه موثر بوده‌اند. البته نویسنده تنها به رویدادها بسنده نکرده است، بلکه فروزنده محفوظ نیز در این رهگذر از زندگی و اندیشه چهره‌هایی که در پیش رفتن نظام آموزشی در ایران تاثیر گذاشته‌اند، یاد کرده و به ضرورت متن نقد و بررسی نتایج کار آنها نیز پرداخته است.

نویسنده کتاب حاضر، با رعایت توالی زمانی، در مهمترین دوره‌های تاریخ ایران، به واکاوی بحث آموزش و پرورش پرداخته و حاصل کار خود را در دوازده فصل ارائه کرده است که عناوین برخی از آنها بدین قرار است: «وضعیت جغرافیایی، اجتماعی و سیاسی ایران پیش از اسلام»؛ « آموزش و پرورش در ایران باستان»؛ «شیوه‌های تعلیم و تدریس در قرن‌های نخستین پس از اسلام»؛ « مکتب و آموزش مکتب‌خانه‌ای»؛ « حکومت سلسله‌ها‌‌ی ایرانی پس از اسلام»؛ «دورۀ غزنویان، سلجوقیان، تأثیر مخرب نظامیه‌ها، حمله مغول‌ها به ایـران و اثرهای ناگوار آن»؛ « چکیده‌ای دربـارۀ قـرون وسـطی و آغـاز رنسـانس در اروپـا و همزمانی آن بـا سلسلۀ صفویان در ایران»؛ « سلسلۀ صفویان، آموزش و پرورش دردورۀ صفویان و دلایل انقراض صفویان»؛ «وضعیت ایران پس از صفویه تا روی کار آمدن قاجارها»؛« انقلاب مشروطیت»؛ « اواخر دورۀ قاجار و همزمانی آن با جنگ جهانی اول» و « اوضاع ایران به هنگام روی کار آمدن رضاخان و آغاز سلسلۀ پهلوی».

همانگونه که از عناوین فصول دوازده‌گانه کتاب پیداست، دستمایه کتاب بدان‌پایه که دارای اهمیت است، گسترده نیز هست و ابعاد و جزئیات گوناگون دارد. چراکه آموزش و پرورش در جای جای جهان با جنبه‌های مختلف زندگی بشری در آمیخته است. نمی‌توان از آموزش و پرورش یک دوره صحبت کرد بی آنکه از ابعاد سیاسی و اقتصادی حکومت وقت یاد کرد و یا از نگاه فرهنگی دولت‌مردان و جنبه های جامعه شناختی آن روزگار سخن گفت.

خوشبختانه فروزنده محفوظ بدین مهم عنایت کافی داشته و تا آنجا که حجم کتاب اجازه داده برای پرداختن به اوضاع و احوال آموزش در دوره ‌‌های مختلف بسترهای تاریخی آن را نیز از جنبه‎های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مورد اشاره قرار داده است.

البته نویسنده کتاب با اذعان بر وسعت بحث، کوشیده با رویکردی مبتنی بر اجمال و ایجاز، به گفته خود، جنگی فشرده، به سان دریایی در کوزه فراهم آورده که از چگونگی آموزش و پرورش در ایران باستان آغاز شده و تا پیدایش مکتب خانه‌ها و اشکال سنتی تعلیم و تربیت پیش آمده و سرانجام به از راه رسیدن مدارس جدید می‌پردازد که حاصل گذار جامعه سنتی ایران به مدرنیته (در تغییر و تحولات پس از دوران مشروطیت) است. بخش عمده کتاب در نیمه دوم آن، به همین ماجرا اختصاص دارد که تا شکل‌گیری دولت مدرن در دوران پهلوی اول و شکل گرفتن نهاد دولتی آموزش و پرورش براساس الگوهای برگرفته از کشورهای غربی و دوران پهلوی دوم ادامه یافته است.

فروزنده محفوظ در کتاب حاضر با زبانی ساده و روان نه تنها به روایت تغییر و تحول‌های نهاد آموزش در گذر زمان پرداخته بلکه در خلال آن خلاصه‌ای از تاریخ ایران را نیز به مخاطب ارائه کرده است و این به جذابیت بیشتر کتاب انجامیده است.

[«از مکتب‌خانه تا مدرسه» اثر فروزنده محفوظ در 326صفحه توسط نشر قطره منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...