مجموعه کتاب پنج جلدی «احساسات اولیه» ترجمه شیوا طاهری‌نصر برای گروه سنی الف و ب توسط انتشارات راه‌راه منتشر شد.

احساسات اولیه شیوا طاهری‌نصر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، مجموعه شامل کتاب‌های «چه احساسی دارم؟»، «احساس افتخار می‌کنم»، «من خوشحالم»، «من غمگینم»، «من عصبانیم» که به آشنایی و شناخت احساسات اولیه برای کودکان می‌پردازد با قیمت هرجلد 32هزارتومان، روانه بازار نشر شد.

مجموعه کتاب «احساسات اولیه» در سال 2020 منتشر شد و نویسنده سعی دارد با زبانی ساده و روان به شناخت کودکان نسبت به احساسات درونی‌شان کمک ‌کند و به صورت غیرمستقیم همراه با تصاویر جالب بتواند نسبت به احساس‌هایی که ممکن است برایشان بسیار تکان‌دهنده باشد، آگاه شوند. علاوه بر آن بتوانند نام هر یک از احساساتشان را بدانند و در قالب کلمات آن را بیان کنند، همچنین بتوانند آن حس را با دیگران درمیان گذاشته و در نتیجه یاد بگیرند اطرافینشان را هم درک کنند.

این مجموعه کتاب پنج جلدی به نویسندگی و ویراستاری سوفی پارکز، شانون بیتی و تصویرگری سانی فلاین، برندی تالی و اسکات در موسسه انتشاراتی دورلینگ کیندرزلی لندن «DK» چاپ و منتشر شده است.

در ادامه به معرفی کوتاهی از هر یک از این کتاب‌ها پرداخته شده است:

«چه احساسی دارم؟ [how do i feel] یک راهنمای کوچک درباره احساس‌های من»

این مجموعه کتاب ترجمه شیوا طاهری‌نصر، به بررسی احساسات اولیه می‌پردازد. احساسات و عواطفی که ممکن است کودک هر روز آنها را تجربه کنند و چه بسا درک روشنی از آنها نداشته باشد. اینکه هر احساسی با احساس دیگر چه تفاوتی دارد و همه ممکن است گاه دچار این احساس‌ها بشوند.

در خلاصه داستان این اثر آمده است: با احساس‌های مختلفی که داری آشنا بشو و درباره اینکه چرا این احساس‌ها در بدن ما به وجود می‌آیند و ما چطور می‌توانیم جلویشان را بگیریم که زیادی بزرگ نشوند، بیشتر یاد بگیریم. بعضی وقت‌ها ممکن است عصبانی شوی و بعضی وقت‌ها ممکن است خوشحال باشی اما مهم‌ترین چیز این است که احساست را بشناسی.

«احساس افتخار می‌کنم؛ چرا امروز احساس غرور می‌کنم؟» [I feel proud : why do I feel proud today]

در کتاب «احساس افتخار می‌کنم» ترجمه شیوا طاهری‌نصر، ستاره پرافتخار به کودکان می‌آموزد که چه چیزهایی به آنها احساس افتخار می‌دهد و تشویق می‌شوند تا از دستاوردها و موفقیت‌هایشان لذت ببرند و نسبت به استعدادهایشان حس اعتماد به نفس داشته باشند.

در خلاصه این کتاب آمده است: بعضی وقت‌ها احساس می‌کنی یک ستاره درون تو می‌‎درخشد. احساس افتخار خیلی خوشایند است. دوست داری درباره اینکه احساس افتخار چه جور احساسی است، چرا مهم است و چطور می‌توانی به خودت و دیگران افتخار کنی بیشتر یاد بگیری؟ این کتاب برای وقتی که احساس می‌کنی یک ستاره کوچک و درخشان هستی عالی است.

«من عصبانیم؛ چرا امروز احساس می‌کنم عصبانی هستم؟» [I feel angry]

در کتاب «من عصبانیم» ترجمه شیوا طاهری‌نصر، شعله کوچولو به بچه‌ها می‌گوید که بهترین راه برخورد با احساس عصبانیت چیست و وقتی آدم عصبانی می‌شود چه تغییراتی در بدنش اتفاق می‌افتد.

در خلاصه این اثر آمده است: بعضی وقت‌ها احساس می‌کنی که می‌خواهی منفجر شوی. عصبانیت احساس خوشایندی نیست. دوست داری درباره اینکه عصبانیت چه جور احساسی است، چرا در بدن ما به وجود می‌آید و چطور می‌شود جلویش را گرفت تا زیادی بزرگ نشود یاد بگیری؟ این کتاب برای وقت‌هایی که احساس می‌کنی داری از عصبانیت دیوانه می‌شوی خیلی خوب است.

«من خوشحالم؛ چرا امروز احساس خوشحالی می‌کنم؟» [I feel happy : why do I feel happy today]

در کتاب «من خوشحالم» ترجمه شیوا طاهری‌نصر، خورشید خانم خوشحال به کودکان می‌آموزد که احساساتشان گاهی اوقات صدای بلندی دارد و گاهی هم بی‌سروصداست. به کودک کمک می‎‌کند تا بداند حتی اگر الان هم احساس خوشحالی نمی‌کند ولی این احساس خوب دوباره می‌تواند برگردد.

در خلاصه داستان این کتاب آمده است: بعضی وقت‌ها نمی‌توانی جلوی خندیدن و لبخند زدنت را بگیری. خوشحالی همین احساس خوب و دوست‌داشتنی است! دوست داری درباره اینکه خوشحالی چه جور احساسی است، چرا در بدن ما به وجود می‌آید و همه چیزهایی که می‌توانند خوشحالت کنند یاد بگیری؟

«من غمگینم؛ چرا امروز احساس می‌کنم ناراحتم؟» [I feel sad : why do I feel sad today]

در کتاب «من غمگینم» ترجمه شیوا طاهری‌نصر، ابر بارانی کوچولو به کودکان نشان می‌دهد که غمگین و ناراحت بودن اشکالی ندارد. کتاب همچنین به کودکان یاد می‌دهد چطور می‌توانند قبل از اینکه احساس غم و ناراحتی خیلی بزرگ شود جلوی آن را بگیرند.

در خلاصه این اثر آمده است: بعضی وقت‌ها احساس می‌کنی ابرهای بزرگ خاکستری همه جای آسمان را گرفته‌اند. غمگین بودن حس خوب و خوشایندی نیست. دوست داری درباره اینکه غم و ناراحتی چه جور احساسی است، چرا در بدن ما به وجود می‌آید و چطور می‌شود جلویش را گرفت تا زیادی بزرگ نشود یاد بگیری؟

لازم به ذکر است، این کتاب‌ها مناسب کودکان بالای سه سال است و به قیمت هر جلد 32هزار تومان در قطع خشتی و در 18صفحه راهی بازار نشر شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...