«چگونه در فضا می‌میریم» [How to die in space : a journey through dangerous astrophysical phenomena] نوشته پل ام ساتر [Paul M. Sutter] منتشر شد.

چگونه در فضا میمیریم» [How to die in space : a journey through dangerous astrophysical phenomena] نوشته پل ام ساتر [Paul M. Sutter

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «چگونه در فضا میمیریم» از تازه های نشر مازیار است که توسط واروژان هارطون ترجمه شده است.

پل ام. ساتر (1982- ) استاد تحقیقات اخترفیزیک در انستیتوی علوم پیشرفته محاسباتی در دانشگاه استونی‌بروک و محقق مهمان در موسسه فلاترون در شهر نیویورک است. زمینه‌های تحقیق او شامل مطالعه بزرگترین مناطق تهی گیتی، نقشه‌برداری از نور باقی‌مانده از مهبانگ و ایجاد روش‌های جدید برای یافتن اولین ستاره‌های پدیدار شده در کیهان است. 

ناشر در معرفی این اثر ساتر آورده است:

این کتاب یک تور گردشگری نفس‌گیر و هیجان‌انگیز در گیتی است و چیزهای خطرناک، کُشنده و ترسناکِ گیتی را توصیف می‌کند. اگر عاشق فضا هستید و حالا می‌خواهید آن را با چشمان خود ببینید، اگر می‌خواهید شاهد تولد یک ستاره باشید، یا به ملاقات سیاهچاله مرکزی کهکشان راه‌شیری بروید، یا بدانید آیا موجودات فضایی وجود دارند و یا چگونه می‌توان از طریق کرم‌چاله‌ها سفر کرد، بهتر است دست نگهدارید! این چیزها شما را می‌کُشند! شاید گیتی از دنباله‌دارهای حیاط‌خلوت منظومه شمسی تا بقایای برجای مانده از مهبانگ، و از ستاره‌های در حال مرگ گرفته تا کهکشان‌ها جوان، باشکوه و زیبا باشد، اما در عین حال خیانت‌کار نیز هست. این کتاب با استفاده از قیاس‌ها و زبانی ساده و گیرا، زندگی را کالبد بی‌روح اخترفیزیک می‌دمد و نشان می‌دهد که چگونه ذرات، نیروها و میدان‌ها دست در دست هم می‌دهند تا نمایش مهیجی که در بالای سرمان درحال اجراست را خلق کنند.

واروژان هارطون متولد 1362 است و کتابهای متعددی در زمینه علوم و نجوم برای نشر مازیار ترجمه کرده است.

«چگونه در فضا می میریم» نوشته پل ام ساتر در 400 صفحه و با قیمت 70 هزارتومان منتشر شده و در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان به علم نجوم است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...