به گزارش ایسنا، کتاب «چگونه گورخر راه‌راه شد؟ و سایر داستان‌های داروینی من‌درآوردی» نوشته لئو گراسه با ترجمه کاوه فیض‌اللهی در ۱۷۶ صفحه با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۳۰هزار تومان در فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم منتشر شده است.

در معرفی این کتاب و نویسنده‌اش آمده است: لئو گراسه از بااستعدادترین و آینده‌دارترین طبیعی‌دانان جوان فرانسه است. او که اکنون ۲۹ساله است زیست‌شناسی تکاملی و روزنامه‌نگاری خوانده است و بیشتر وقتش را صرف ترویج علم می‌کند. در پنج سال گذشته بیش از ۷۰۰ هزار نفر مشترک کانال یوتیوبی او با نا «زیست‌شناسی کثیف» شده‌اند؛ کانالی که در آن با نگاه طنز به شگفتی‌های حیات می‌پردازد.

 لئو گراسه در این کتاب با بهره‌گرفتن از جدیدترین پژوهش‌های علمی و مشاهدات خودش در علفزارهای آفریقا، خواننده را با مجموعه‌ای از کاوش‌های جالب آشنا می‌کند. نشان می‌دهد که پدیده‌های طبیعی بسیار پیچیده‌تر از چیزی هستند که در ابتدا به‌ نظر می‌آید. گراسه برای تبیین رازهای رفتار جانوران، زیست‌شناسی تکاملی و تفکر جانبی را در هم می‌آمیزد و آن را چنان بیان می‌کند که گرچه ساده است اما به ساده‌سازی و نادیده گرفتن پیچیدگی‌های مسأله نمی‌انجامد. در انتهای کتاب به رابطه خاص انسان با زادگاهش در علفزار آفریقا (ساوانا)  و تأثیر آن بر رفتار و سرنوشت ما می‌پردازد.

در نوشته پشت جلد کتاب هم می‌خوانیم:
چرا زرافه گردنی به این درازی دارد؟
چرا گورخر راه‌راه است؟
چرا گله بوفالوها کمابیش دموکراتیک است اما فیل‌ها دیکتاتوری را ترجیح می‌دهند؟
علت معماری درخشان تپه موریانه‌ها یا پیچیدگی‌های زندگی جنسی کفتارها چیست؟
چرا گورکَن‌ عسل‌خوار طوری تکامل یافته که یکی از موثرترین عوامل کشتار جمعی باشد؟
در این راهنمای آموزنده و بامزه به این معماهای تکاملی و واقعیت‌های شگفت‌انگیز دنیای جانوران پاسخ داده می‌شود. خودتان را آماده کنید که هنگام خواندن این کتاب مجذوب و شگفت‌زده شوید و از آن بهتر لذت ببرید.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...