بنیاد سوادآموزی بومی استرالیا (ILF) به عنوان برنده جایزه آسترید لیندگرن سال ۲۰۲۴، یکی از مهم‌ترین جوایز ادبیات کودک و نوجوان شناخته شد.

بنیاد سوادآموزی بومی استرالیا (ILF)

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، بنیاد سوادآموزی بومی (ILF) در سال ۲۰۱۱ برای تشویق خواندن و ترویج سوادآموزی از طریق تضمین دسترسی به ادبیات خوب برای کودکان بومی استرالیا تشکیل شد و از طریق برنامه‌های مختلف بسته‌های کتاب را به کودکان و خانواده‌ها در جوامع بومی در سراسر استرالیا و جزایر تنگه تورس ارائه می‌کند، کتاب‌ها را ترجمه می‌کند، فعالیت‌های خواندن با صدای بلند را سازماندهی و از انتشار کتاب‌های کودکان حمایت می‌کند و اکنون در ۴۲۷ جامعه بومی در سراسر قاره استرالیا فعال است.

امسال در مجموع ۲۴۵ نویسنده، تصویرگر، مروج کتابخوانی و نهاد ادبی از ۶۸ کشور جهان به عنوان نامزدهای جایزه یابود «آسترید لیندگرن» در سال ۲۰۲۴ انتخاب شده بودند.

در میان نامزدهای امسال این جایزه ادبی از ایران ۹ چهره و نهاد ادبی نامزد دریافت جایزه معرفی شده بودند که شامل جمال‌الدین اکرمی (نویسنده)، رضا دالوند (نویسنده و تصویرگر)، عیرضا گلدوزیان (تصویرگر)، فرهاد حسن‌زاده (نویسنده)، عباس جهانگیریان (نویسنده)، فرمهر منجزی (مروج کتابخوانی)، هوشنگ مرادی کرمانی (نویسنده)، با من بخوان (نهاد ادبی) و علی‌اصغر سیدآیادی (مروج کتابخوانی) می‌شدند.

جایزه‌ «آسترید لیندگرن» از سال ۲۰۰۲ از سوی دولت سوئد برای بزرگداشت «آسترید لیندگرن» نویسنده شهیر این کشور بنیان نهاده‌ شد. این جایزه به اشخاص یا سازمان‌هایی اهدا می‌شود که نقش برجسته‌ای در خلق ادبیات کودک و نوجوان یا ترویج آن داشته باشند. در هر سال بیش از ۲۵۰ فرد یا نهاد از سراسر جهان برای این جایزه نامزد می‌شوند. انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، شورای کتاب کودک، کانون پرورش کودکان و نوجوانان و موسسه ‌پژوهشی کودکان دنیا چهار نهاد ایرانی هستند که می‌توانند برای این جایزه نامزدهایی را معرفی کنند. نامزدی در این جایزه نه تنها می‌تواند توجه جهانی را به نویسنده و ترویج‌گر معرفی‌شده جلب کند، بلکه در مطرح شدن ادبیات و فعالیت‌های فرهنگی کشور در سطح جهانی نیز نقش بسزایی دارد.

این جایزه ادبی به ارزش پنج میلیون کرون سوئد (۴۰۰ هزار پوند) به‌عنوان بزرگ‌ترین و گران‌ترین جایزه ادبیات کودکان و نوجوانان و دومین جایزه بزرگ ادبیات کودک و نوجوان پس از جایزه هانس کریستین اندرسن در جهان مطرح است.

................ هر روز با کتاب ................

در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...