کتاب «لی‌لی کجایی؟» نوشته طراوت جلالی‌ فراهانی توسط انتشارات فاطمی برای کودکان منتشر و راهی بازار نشر شد.

لی‌لی کجایی؟ طراوت جلالی‌ فراهانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل ازمهر،‌ این‌کتاب داستان پیرمرد عروسک‌سازی به‌نام پاپا را روایت می‌کند که در کارگاه خود مشغول عروسک‌سازی برای بچه‌هاست. او تا حالا هزار و ۱۵ عروسک ساخته اما به‌تازگی عروسکی ساخته که با همه قبلی‌ها فرق دارد. این‌عروسک، برای خودِ خودش است. او اسم این‌عروسک را که لباسش را از لباس همسر خودش دوخته، لی‌لی می‌گذارد.

در ادامه داستان، پاپا که خیلی لی‌لی را دوست دارد و همیشه مراقب اوست، متوجه می‌شود عروسکش گم شده است. به‌همین‌خاطر به کوچه و محله می‌رود و دنبال لی‌لی می‌گردد...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

پاپا عصرها لی‌لی را می‌نشاند روی شانه‌اش و دوتایی می‌رفتند پیاده‌روی. پایا حواسش بود که لی‌لی روی بلندی جا نماند، کسی لگدش نکند و موقع نوشیدن چای، چیزی روی پیراهنش نریزد.
یک روز که پاپا به خانه برگشت، لی‌لی روی شانه‌اش نبود! توی جیبش هم نبود! انگار آب شده بود و رفته بود توی زمین...

این‌کتاب با ۳۲ صفحه مصور رنگی، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۲ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...