کتاب «بَعد» [Later] نوشته استفن کینگ  با ترجمه زهرا چفلکی منتشر شده است.

بَعد» [Later]  استفن کینگ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، رمان «بَعد» در ۶۹ بخش، ماجرای جیمی کانکلن پسری است که از ۵-۶ سالگی می‌تواند مرده‌ها را ببیند و با آن‌ها صحبت کند. مادرش به او گفته نباید درباره این موضوع به کسی چیزی بگوید. بعد از فروپاشی اقتصادی آمریکا مادر جیمی با زنی دوست می‌شود که پلیس است. پس از یک‌سری اتفاقات این زن از جیمی می‌خواهد که در کارهای پلیسی به او کمک کند و روح یک قاتل که جایی از شهر را بمب گذاشته و بعد خودکشی کرده را پیدا کرده و از او بپرسد بمب کجاست؟ این کار زندگی جیمی را به کلی تغییر می‌دهد. روح قاتل دیگر دست از سرش برنمی‌دارد. جیمی باید تلاش کند برای نجات زندگی خودش، روح این قاتل را شکست دهد.

در بخش ۳۶ کتاب می‌خوانیم: «از آن موقع بود که دیگر آقای بارکت را پرفسور بارکت صدا می‌زدم، چون آموزشش را شروع کرد. خیلی چیزها یادم داد. ولی قبل از اینکه بخواهد یادم بدهد، به حرف‌هایم گوش داد. قبلا هم گفتم که دوست دارم با کسی حرف بزنم اما نمی‌دانستم حرف زدن می‌تواند این‌قدر آدم را خالی و سبک کند.

طول کشید تا در را برایم باز کند. آن عصای تکی که دفعه پیش دستش گرفته بود پیشرفت کرده و حالا دو عصا داشت. وقتی من را دید ذوق کرد برای همین فکر کردم شاید دوست داشته باشد با هم حرف بزنیم. بچه‌ها خیلی خودخواه هستند. (اگر شما هم یک وقتی کودک بودید حتما این حرفم را درک می‌کنید. هِر هِر چه بامزه‌ام.) بعدا فهمیدم پرفسور بارکت بعد از مرگ مونا خیلی خیلی تنها شده بود. دخترش در وست‌کاست زندگی می‌کرد. اگر هم به او سر می‌زد، من هرگز ندیدمش. دوباره برگردید چند خط بالاتر و آن جمله کودکان خودخواه را بخوانید».

استفن ادوین کینگ ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۴۷ به دنیا آمده است. حداقل هشتاد کتاب کوتاه و رمان نوشته که از میان آن‌ها می‌توان به «درخشش»، «بیگانه»، «مسیر سبز» و «قبرستان حیوانات خانگی» اشاره کرد. بسیاری از فیلم‌های هیجان‌انگیز سینما مطرح شدن خود را مدیون کینگ هستند. جسارت و ریسک‌پذیری این نویسنده همیشه تحسین خوانندگان را برانگیخته است.

کتاب «بَعد» نوشته استفن کینگ با ترجمه زهرا چفلکی در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و با قیمت ۵۹ هزار تومان از سوی نشر روزگار منتشر شده است. این رمان جزو پرفروش‌ترین‌های سال ۲۰۲۱ به‌شمار می‌آید.

[این کتاب پیش از این با عناوینی چون «بعدا»، «واپسین» و «بعدها» به فارسی ترجمه شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...