جایزه آرتور سی کلارک که در بریتانیا به آثار علمی تخیلی اهدا می‌شود، فهرست نهایی نامزدهای سال 2010 را اعلام کرد.

به گزارش ایبنا به نقل از گاردین، «گوینت جونز» برای کتاب «روح» یک اپرای فضایی یادآوری کننده داستان کنت مونت کریستو، چاینا مایویل برای «شهر و شهر» یک داستان جنایی با  پیچیدگی خاص که در آن یک قاتل از همان موقعیتی برخوردار است که دیگران، از مشهورترین چهره‌های این فهرست هستند.
 
«کیم استنلی رابینسون» نیز برای «رویای گالیله» به این فهرست راه یافته که یک بیوگرافی تاریخی درباره قمرهای ژوپیتر است. «آدام رابرتز» برای داستان متحدان روسیه در سال 1946 با عنوان «استخوان زرد آبی» و کریس وودینگ با کتاب «قصاص فالز» که داستانی فضایی است نیز در این فهرست حضور دارند.

این فهرست با نام «مارسل ترو» با کتابی با عنوان «شمال دوردست» تکمیل می‌شود که درباره آخرالزمان در سیاره زمین است.

«پل بیلینگر» رییس هیات داوران امسال این جایزه، گفت سه چهره برگزیده آثار علمی تخیلی یعنی مایویل، رابینسون و رابرتز در این فهرست حضور دارند و با وجود این که درباره عناصر اصلی آثار علمی تخیل مثل کشتی پرنده ننوشته‌اند، اما رمان‌هایشان کاملا علمی تخیلی است.

خانم جونز که تاکنون 5 بار برای دریافت جایزه آرتور سی کلارک نامزد شده این جایزه را یک بار برای رمان «پر رنگ مثل عشق» از آن خود کرده است.

این جایزه که پس از تقدیر
آرتور سی کلارک راه‌اندازی و به منظور گسترش داستان‌های علمی تخیلی در بریتانیا پایه‌گذاری شده، رو آوردن نویسندگانی چون مارگارت آتوود ، آمیتاو قوش و مارسل تروکس به این ژانر را نشانه موفقیت خود می‌داند.

برنده این جایزه  28 آوریل معرفی می‌شود تا جایزه 2010 پوندی آن را نصیب خود کند. سال پیش یان آر.مک لئود با رمان «ترانه دوران » این جایزه را از آن خود کرد.

به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...