رمان «تیمبوکتو» نوشته پل استر با ترجمه شهرزاد لولاچی توسط نشر افق به چاپ سوم رسید.

به گزارش مهر، استر در رمان «تیمبوکتو» حکایت پراحساس زندگی یک سگ به همین نام را روایت می کند که در دنیای انسان ها حضور دارد. ترجمه لولاچی از این رمان، برای اولین بار در سال 86 به چاپ رسید و حالا چاپ سوم آن راهی بازار نشر شده است.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

دو ساعت بعد یک بستنی قیفی وانیلی با طعم آلبالو که رویش خرده های آب نبات ریخته بودند در حال آب شدن روی پیاده رو جلوی موزه ی دریانوردی پیدا کرد. و بعد، نه، پانزده دقیقه بعد، باقی مانده ی یک مرغ بریان را پیدا کرد که یک نفر روی سکویی جا گذاشته بود؛ یک جعبه ی مقوایی سفید و قرمز مخصوص غذا که در آن سه تکه نان نیم خورده، با دو بال مرغ دست نخورده، یک بیسکویت و یک کوفته ی پوره ی سیب زمینی در آبِ گوشت با نمک بود. غذا تا حدی باعث قوت قلبش بود، البته بسیار کمتر از اندازه ای که آدم فرض کند. شمکش در سط میدان او را خیلی متاثر کرده بود و تا ساعت ها بعد خاطره ی آن حمله ناشیانه ذهنش را آزار می داد. آبروی خودش را برده بود، با اینکه سعی می کرد به آن اتفاق فکر نکند، از احساس پیری و بی مصرفی، مثل داستانی تمام شده گریزی نداشت.

شب را در محوطه ای خالی زیر کپه ای علف هرز و ستاره ها که خواب را از چمشش ربوده بودند گذراند. به سختی می توانست پنج دقیقه ی تمام چشمانش را بسته نگه دارد. آن شب حتی از روز هم بدتر بود، چون اولین شبی بود که تنها مانده بود و غیبت ویلی را به شدت احساس می کرد. در فضای اطرافش، نبودِ او کاملا محسوس بود، به همین خاطر مستر بونز فقط دراز کشید و منتظر جان دادن صاحبش ماند. وقتی بالاخره بفهمی نفهمی خوابش برد، تقریبا صبح شده بود و سه ربع ساعت بعد دوباره آفتاب خواب را از چشمانش پراند. بلند شد و خود را تکاند...

چاپ سوم این کتاب، با 192 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 95 هزار ریال منتشر شده است.

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...