رمان «پی‌جو» [El perseguidor y otros cuentos] نوشته خولیو کورتاثار[Julio Cortázar] با ترجمه سحر یوسفی توسط نشر نو منتشر شد.

پی‌جو [El perseguidor y otros cuentos]  خولیو کورتاثار[Julio Cortázar]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،، خولیو کورتاسار یا کورتاثار نویسنده شهر ادبیات اسپانیایی، متولد ۱۹۱۴ در بلژیک و درگذشته به سال ۱۹۸۴ در پاریس است. او را به‌خاطر داستان‌های کوتاه و رمان‌هایش می‌شناسند. رمان «پی‌جو» یکی از دستاوردهای بزرگ کارنامه ادبی این‌نویسنده و از جمله آثار کلاسیک ادبیات قرن بیستم جهان است که داستانش درباره آخرین روزهای زندگی جانی کارتر نوازنده نابغه ساکسیفون در موقعیت دوگانه شهرت و ویرانی است.

این‌ رمان کوتاه با تصویرگری خوسه مونیوث، تصویرگر آرژانتینی همراه و منتشر شده است. اولین چاپ این‌رمان در سال ۱۹۵۹ عرضه شد که استقبال زیادی را به همراه داشت. ترجمه فارسی ارائه‌شده از این‌ رمان از روی نسخه‌ای که سال ۲۰۰۹ در مادرید چاپ شده، انجام شده است.

کورتاثار پیش از شروع متن رمان، آن را به چارلی پارکر نوازنده آلتوساکسیفون تقدیم کرده که هوادارانش او را پرنده می‌خواندند.

در قسمتی از رمان «پی‌جو» می‌خوانیم:

گفتنش آسان است، وقتی هنوز موسیقی جانی هستم. وقتی سرد می‌شود... چرا نخواهم توانست کاری کنم مثل او؟ چرا نخواهم توانست سرم را بکوبم به دیوار؟ کلمات را درست پیش از واقعیتی قرار می‌دهم که تظاهر به بیان من می‌کنند، پشت ملاحظات و تردیدهایی که چیزی نیستند جز دیالکتیکی احمقانه پناه می‌گیرم. به گمانم درک می‌کنم که چرا نمازگزار از سر غریزه طالب به زانو افتادن است. تغییر وضعیت نشانه تغییری در صداست، در چیزی که صدا می‌خواهد بیان کند، در خود امر بیان شده. وقتی با چشم‌هایی نیمه‌باز این تغییر را حس می‌کنم، چیزهایی که تا لحظه‌ای پیش به نظرم اداری می‌رسیدند لبریز می‌شوند از مفهومی عمیق، در کمال شگفتی ساده می‌شوند و همان‌دم عمق می‌یابند. نه مارسل و نه آرت دیروز متوجه نشده‌اند که جانی دیوانه نبود وقتی تو اتاق ضبط کفش‌هاش را درآورد. جانی در این لحظه به لمس‌کردن زمین با پوستش نیاز داشت، لمس‌کردن زمینی که موسیقی‌اش آری‌گویانه‌ بود نه بستیزانه. چراکه این را در جانی هم حس می‌کنم، و این که از هیچ‌چیز فرار نمی‌کند، مواد مصرف نمی‌کند که مثل همه معتادها فرار کند، ساکسیفون نمی‌زند که پشت موسیقی سنگر بگیرد، هفته‌ها تو تیمارستان‌ها محبوس نمی‌گذارند تا از فشارهایی که نمی‌تواند تحمل‌شان کند مصون بماند. حتی سبکش، موثق‌ترین چیزی که دارد، این سبکی که بهترین عنوان براش بی‌کم‌وکاست معناباختگی است، ثابت می‌کند که هنر جانی نه جایگزین چیزی می‌شود نه چیزی را به کمال می‌رساند.

این‌کتاب با ۹۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...