رمان «امپراتور پرتغالستان (شاه لیر سوئدی)»  [The Emperor of Portugallia : a story from Värmland] نوشته سِلما لاگرلوف [Selma Lagerlöf] با ترجمه مرجان رضایی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

امپراتور پرتغالستان شاه لیر سوئدی)»  [The Emperor of Portugallia : a story from Värmland]  سِلما لاگرلوف [Selma Lagerlöf]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، سلما لاگرلوف نویسنده سوئدی این‌کتاب متولد سال ۱۸۵۸ است که سال ۱۹۰۹ برنده جایزه نوبل ادبیات شد و در سال ۱۹۴۰ هم درگذشت. لاگرلوف به تعبیر سروش حبیبی مترجم این اثر، یکی از بزرگ‌ترین و نام‌آورترین داستان‌نویسان سوئدی است که آثارش بیشتر در افسانه‌ها و داستان‌های محلی منطقه ورملاند ریشه دارند. از این‌نویسنده پیش‌تر ترجمه رمان «ویولن دیوانه» توسط نشر چشمه در بازار نشر ایران منتشر شده است.

«امپراتور پرتغالستان» هم رمانی است که مانند دیگر آثار این‌نویسنده، یادآور افسانه‌های باستانی اروپاست. لاگرلوف این‌کتاب را سال ۱۹۱۴ اندکی پس از آن‌که به‌عنوان اولین‌زن به عضویت فرهنگستان سوئد درآمد، منتشر کرد که مهارتش در نویسندگی را به مخاطبان نشان داد. داستان این‌رمان مربوط به دهه‌های ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ در وَرملاند زادگاه لاگرلوف است و در آن دهقانی به‌نام یان حضور دارد که نسبت به دختر خود عشق بی‌حدوحصری دارد و وقتی دختر به استکهلم می‌رود و خبری از او نمی‌آید، یان در رویاهای خود غرق می‌شود که در این‌رویاها دخترش را امپراتیس پرتغالستان و خود را هم امپراتور آن‌جا می‌بیند.

در این‌رمان شخصیتی به‌نام ستوان لیلیکرونا وجود دارد که سلما لاگرلوف آن را براساس شخصیت پدر خودش نوشته است. او پیش‌ از این‌کتاب، در اثری دیگر به‌نام «خانه لیلکرونا» هم از این‌شخصیت استفاده کرده بود. لاگرلوف به ناشر خود پیشنهاد کرده بود «امپراتور پرتغالستان» را با عنوان «شاه‌لیر سوئدی» چاپ کند چون داستانش مانند نمایشنامه‌ «شاه‌لیر» شکسپیر براساس رابطه پدرودختری بنا شده است.

رمان «امپراتور پرتغالستان» چهار بخش اصلی دارد که به‌ترتیب از «کتاب اول» تا «کتاب چهارم» نامگذاری شده‌اند و فصول مختلف این‌رمان را شامل می‌شوند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

مهندس از آن روز تابستانی که برای اولین‌بار با هم حرف زده بودند. او را زیر نظر داشت. دیگر آن چشم‌انتظاری نبود که یان را به اسکله می‌آورد. الان دیگر به ندرت نگاهی به کشتی می‌انداخت. دیگر فقط برای دیدن مردمی می‌آمد که جنونش مایه تفریحشان بود. او را امپراتور صدا می‌زدند تا برایشان آواز بخواند و خیالات خامش را برایشان تعریف کند.
مهندس فکر کرد: «اما من چرا حرص بخورم؟» مرد مسلما دیوانه بود. اما شاید دیوانگی هرگز نمی‌بایست چنین سفت و سخت بشود که شده بود. شاید اگر کسی همان اول کار با بی‌رحمی یان رافلاک را از تخت سلطنتش به زیر کشیده بود می‌شد او را نجات داد.
مهندس به مرد نگاهی چالشی انداخت. یان مغرورانه متاسف، ولی در عین حال کماکان سمج به نظر می‌رسید.
مسلم بود که در آن سرزمین باشکوه پرتغالستان فقط شاهزادگان و سرلشگران و ثروتمندان خوش‌لباس زندگی می‌کردند. اینگه‌بوری دیوانه با آن شال سرنخی کهنه و ژاکت بافتنی‌اش آن‌جا وصله ناجور بود. اما خدایا! مهندس هم داشت چنین فکر می‌کرد _ ظاهر مهندس بوریوس نشان از آن داشت که می‌خواهد درسی ضروری به یان بدهد، اما فقط شانه‌هایش را بالا انداخت. می‌دانست که فرد مناسبی برای این کار نیست، و فقط وضع را خراب‌تر خواهد کرد. بنابراین در سکوت از میان جمع خارج شد، و همزمان با پدیدارشدن کشتی از پشت نزدیک‌ترین نقطه به ساحل، به سوی انتهای اسکله قدم برداشت.

این‌کتاب با ۲۴۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۷۹ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...