محمد جوادی از انتشار جدیدترین ترجمه‌اش با عنوان «انگلیسی کفتری» [Pigeon English] اثر استیون کِلمان [Stephen Kelman] و عرضه آن در نمایشگاه کتاب خبر داد.

انگلیسی کفتری» [Pigeon English] اثر استیون کلمان [Stephen Kelman]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از قدس، این مترجم درباره نویسنده این رمان گفت: استیوِن کِلمان سال ۱۹۷۶ در شهر لوتِن[Luton] انگلستان به‌دنیا آمد. فعالیت جدی‌ ادبی‌اش را از سال ۲۰۰۵ با نگارش نمایش‌نامه آغاز کرد. «انگلیسی کفتری» اولین رمان او در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و همان سال در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفت و نامزد نهایی جایزه کتاب اولِ گاردین نیز شد. این رمان همچنین نامزد دریافت جوایز ادبی دِزموند اِلیوت [Desmond Elliott] و گَلَکسی نشنال ‌بوک [Galaxy National Book] سال ۲۰۱۱ شد.

مترجم رمان «پرفروغ‌ها» در ادامه گفت: داستان «انگلیسی کفتری» برگرفته از ماجرای واقعی دامیلولا تِی‌لور [Damilola Taylor]، مهاجر نوجوان نیجریه‌ای، است که سال ۲۰۰۰ در یکی از مناطق جنوب لندن اتفاق افتاده است؛ حادثه‌ای که نویسنده را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد و انگیزه‌ای می‌شود برای نوشتن این رمان.

جوادی افزود: می‌توان گفت «انگلیسی کفتری» از لحاظ سبک و استفاده از ژارگون [jargon] یادآور رمان «ناتور دشت» اثر جی. دی. سلینجر است؛ چراکه همچون سلینجر، کِلمان در ورای لایه‌های بیرونی داستان که با رویکردی صریح از زبان هریسون بیان می‌شود، به دنبال راهی برای بیان مشکلات نوجوانان و جوانان است.

مترجم رمان کارآگاهان وحشی در پایان درباره عنوان کتاب گفت: نویسنده با ظرافتی خاص اسم کتاب را «Pigeon English» انتخاب کرده که با توجه به تشابه تلفظ آن با اصطلاح «Pidgin English» به گفته خودش نوعی بازی با کلمه‌ها را انجام داده است که در فارسی به آن صنعت جِناس می‌گویند. کِلمان، کبوتر را نماد مهاجرت می‌داند و با استفاده این‌ تکنیک خواسته هم به موضوع و هم به سبک داستان اشاره ‌کند. و بی‌شک همین نکته‌سنجی در انتخاب نام کتاب، مهارت و ظرافت در بیان مفاهیم اجتماعی و فلسفی در قالب زبانی شیرین و طنز در کنار زبان‌ محاوره‌ انگلیسی و اصطلاحات غنایی است که آن را در بین شش کتاب برتر جایزه بوکر قرار ‌داده و تحسین بسیاری از منتقدان جهان را برانگیخته است. اما با توجه به این‌که مردم هر کشور، زبان و فرهنگی خاص خود را دارند، به همراه مجموعه‌ای از واژه‌ها و اصطلاح‌ها که برای خودشان معنی و مفهوم دارد، سعی شده با توجه به نام انگلیسی کتاب و موضوع داستان، عنوان «انگلیسی کفتری» انتخاب شود.

................ هر روز با کتاب ................

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...