یک مضحکه‌ی کامل! در اینجا، همه، جز تماشاگر، در عین‌حال هم فریب‌دهنده‌اند و هم فریب‌خورده. کمدی عظیمی که در آن تغزل با هزل گزنده‌ای همراه است و اختلاطی به وجود می‌آورد که در بعضی لحظات یادآور سبک کلودل است... با حیله‌ی بسیار خشنی در ماجرای مشکوکی درگیر می‌شود، در دادگاهی محاکمه، محکوم، تیرباران و به خاک سپرده می‌شود تا با نامی دیگر و در لباس یونیفورم تجدید حیات کند

آدم آدم است [Mann ist Mann یا Man Equals Man] نمایشنامه‌ای از برتولت برشت

آدم آدم است [Mann ist Mann یا Man Equals Man] نمایشنامه‌ای از برتولت برشت1 (1898-1956)، شاعر و نمایشنامه‌نویس آلمانی. این اثر که نخستین نمایشنامه‌ی حماسی نویسنده به شمار می‌رود، در 1925 به پایان رسید و در 1926 به روی صحنه آمد. باربر بارانداز، گالی‌گی،2 که یک روز صبح برای خرید ماهی از خانه‌اش بیرون آمده بود، در پایان نمایشنامه خود را ملبس به یونیفورم ارتش کبیر بریتانیا می‌یابد. او روحاً و جسماً تبدیل به جنگجوی درنده‌خویی شده است که در میان چرخ‌دنده‌های جنگی امپریالیست گرفتار آمده است. روند چاره‌ناپذیر این تغییر و تبدیل که قهرمان نمایش، بی‌آنکه واقعاً در آن مشارکت داشته باشد، با آن همکاری می‌کند، موضوع نمایشنامه‌ای است که در هند، در حال و هوایی از قهرمان‌پرستی دروغین مستعمراتی، جریان می‌یابد و تقلید تمسخرآمیزی از کسیپلینگ3 است. گالی‌گی در طی پانزده صحنه‌ی نمایشنامه، راه خود را به تنهایی می‌پیماید همچون آنّا فیرلینگ4 در نمایشنامه‌ی «ننه دلاور» که جنگ قدم به قدم، او را تبدیل به پیرزنی تهی‌دست می‌کند.

سه سرباز نمایشنامه‌ی آدم آدم است، در لحظه‌ای که نومیدانه در جستجوی جانشینی برای همسنگر مفقودشده‌ی خود بودند، اتفاقاً با یک باربر بیچاره‌ی بارانداز مواجه می‌شوند. آنها خود نیز قربانیان نظامی هستند که بر آنها مسلط است و کاملاً از خود بیگانه به نظر می‌رسند. آنها با گالی‌گی مقابله نمی‌کنند بلکه اکتفا می‌کنند به اینکه، به اقتضای ضرورت، او را نیز در نظام اجتماعی‌ای که خود بدان تعلق دارند داخل کنند. روند این «ازخودبیگانگی» در اینجا کاملاً و جسماً تجلی می‌یابد. گالی‌گی با حیله‌ی بسیار خشنی در ماجرای مشکوکی درگیر می‌شود، در دادگاهی محاکمه، محکوم، تیرباران و به خاک سپرده می‌شود تا با نامی دیگر و در لباس یونیفورم تجدید حیات کند. یک مضحکه‌ی کامل! در اینجا، همه، جز تماشاگر، در عین‌حال هم فریب‌دهنده‌اند و هم فریب‌خورده. کمدی عظیمی که در آن تغزل با هزل گزنده‌ای همراه است و اختلاطی به وجود می‌آورد که در بعضی لحظات یادآور سبک کلودل است. چیزی دلخراش‌تر از شعری نیست که باربر که تقریباً به انتهای مسخ خود رسیده است، با آن نسبت به جسد وجود دیگر خود که صندوقی صلیب‌نشان است پیش از اجرای مراسم تدفین ساختگی، ادای احترام می‌کند.

آدم آدم است [Mann ist Mann یا Man Equals Man] نمایشنامه‌ای از برتولت برشت

هرچند نمایشنامه‌ی آدم آدم است نماینده‌ی سبک حماسی است؛ با این‌حال جای پای اکسپرسیونیسم به روشنی در آن دیده می‌شود؛ متن طبعاً طرح‌گونه است و ماجرای تئاتری در کل بر آن غلبه دارد. نمادها دقیقاً انتخاب شده و واقعی‌بودن هرحرکتی به دقت رعایت شده است تا آنجا که تشویشی را در خواننده ایجاد می‌کند که از آن آگاهی و شناخت پدید می‌آید.

نادعلی همدانی. فرهنگ آثار. سروش


1. Bertolt Brecht 2. Galy Gay 3. Kipling 4. Anna Frerling

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...