دومین چاپ کتاب «چگونه خود را به نظم عادت دهیم» [The science of self-discipline : the willpower, mental toughness, and self-control to resist temptation and achieve your goals] نوشته پیتر هالینز [Peter Hollins] و ترجمه فائزه نوری توسط نشر هنوز منتشر شد.

چگونه خود را به نظم عادت دهیم» [The science of self-discipline : the willpower, mental toughness, and self-control to resist temptation and achieve your goals]  پیتر هالینز [Peter Hollins]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، دومین چاپ کتاب «چگونه خود را به نظم عادت دهیم» با شمارگان هزار نسخه، ۱۵۴ صفحه و بهای ۵۴ هزار تومان منتشر شده است. چاپ نخست این کتاب در تابستان ۱۴۰۰ روانه کتابفروشی‌ها شده بود.

«چگونه خود را به نظم عادت دهیم» به یکی از مهم‌ترین چالش‌های بسیاری از آدم‌ها یعنی انضباط و تمرکز پرداخته‌است. نکته اساسی کتاب مسئله اهمیت فلسفه زندگی و انضباط فکری و رفتاری است، چرا که قطعاً بدون فکر منضبط و منسجم، نظم در تفکر و رفتار، هیچ هدفی به معنای واقعی کلمه‌اش محقق نمی‌شود.

کتاب شامل یازده فصل به ترتیب با این عناوین است: «بنیان‌های زیستی خودانضباطی»، «چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد؟»، «تاکتیک‌های انضباطی یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحد آمریکا»، «شناخت موانع خودانضباطی»، «خودتان را برای دشواری‌ها آماده کنید!»، «محیط با انضباطی بسازید»، «روابط بر نیروی اراده شما اثرگذارند!»، «چرا همیشه اول باید سالاد بخورید؟!»، «عجله کنید! اگر وسوسه شدید سریع این فصل را بخوانید!»، «مهم طرز تفکر و رویکرد است» و «به انضباط عادت کنید!».

کتاب پیوستی هم دارد که در آن خلاصه هر فصل در یک پاراگراف نوشته شده است. به عبارتی مخاطب در این پیوست با یازده پاراگراف که راوی محتوای کتابند مواجه می‌شود.

یکی از مهم‌ترین فصل‌های این کتاب «چرا همیشه اول باید سالاد بخورید؟» است. عنوان این فصل معنای به تعویق انداختن لذت‌ها را می‌دهد و اتفاقاً توانایی به این امر هنر بسیاری بزرگی است. مهم‌ترین بخش یک زندگی با انضباط ترجیح دادن منافع بلندمدت به خوش گذرانی‌های کوتاه مدت است. این یعنی که برای کسب لذت‌های بزرگ‌تر در آینده، باید از خوش‌گذرانی‌های آنی چشم پوشی کرد. این درست با این عقیده ایرانیان که «دم را دریاب» و… متناقض است.

در اصل به تعویق انداختن لذت‌ها تعریف دیگری از خودانضباطی است و این دو، مفاهیمی جدانشدنی از یکدیگر هستند، چرا که انسان را از مسیری مشابه به سوی نتیجه‌ای مشابه هدایت می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...