شادمانه زیستن | ایبنا


در عصری که بحران‌های زیست‌محیطی و جستجوی معنای فردی به دغدغه‌های محوری بشر تبدیل شده‌اند، بازگشت به ریشه‌های فکری و معنوی فرهنگ‌های کهن می‌تواند راهگشا باشد. کتاب «شینتو؛ جشن زندگی» [Shinto : a celebration of life] نوشته آیدان رنکین [Aidan Rankin]، با ترجمه محمود قلی‌پور که توسط نشر ثالث منتشر شده، دعوتی است به همین بازخوانی عمیق. این اثر، خواننده فارسی‌زبان را به قلب یکی از منحصر به فردترین و پایدارترین سنت‌های آیینی جهان، یعنی شینتو، آیین بومی ژاپن، هدایت می‌کند.

خلاصه کتاب شینتو؛ جشن زندگی» [Shinto : a celebration of life] نوشته آیدان رنکین [Aidan Rankin]

رنکین در این کتاب، صرفاً به توصیف مناسک یا تاریخ شینتو نمی‌پردازد، بلکه با نگاهی تحلیلی و ساختارمند، به کاوش در فلسفه، جهان‌بینی و مفاهیم بنیادینی می‌پردازد که شینتو را نه فقط به عنوان یک دین، بلکه به مثابه یک جشن زندگی و راهی برای زیست هماهنگ با جهان معرفی می‌کند. کتاب حاضر، با ساختاری منسجم که از مقدمات و کلیات آغاز و به مفاهیم پیچیده‌تر و کاربردهای امروزی می‌رسد، منبعی ارزشمند برای علاقه‌مندان به مطالعات تطبیقی ادیان، فلسفه شرق، اکولوژی معنوی و فرهنگ ژاپن به شمار می‌رود.

شالوده‌های فلسفی و اسطوره‌شناختی شینتو
بخش آغازین کتاب، پس از مقدمات ضروری مترجم و نویسنده، خواننده را مستقیماً با بنیان‌های فکری شینتو درگیر می‌کند. فصل اول با عنوان «ریسمان ناگسستنی» به درستی بر پیوندهای عمیق و جدایی‌ناپذیر در این جهان‌بینی تأکید دارد. رنکین در این بخش، شینتو را نه به عنوان یک سیستم اعتقادی منزوی، بلکه به مثابه «آیین بومی، راهی جهانی» معرفی می‌کند که ریشه در تجربه زیسته مردم ژاپن دارد اما پیام‌هایی جهان‌شمول را در خود نهفته است. تمرکز بر اسطوره‌شناسی و معنا در این فصل، نشان می‌دهد که فهم شینتو بدون درک روایت‌های بنیادین و نمادهای آن امکان‌پذیر نیست. این اسطوره‌ها صرفاً داستان‌های کهن نیستند، بلکه حامل لایه‌های عمیق معنایی درباره خلقت، طبیعت و جایگاه انسان در کیهان هستند.

فصل دوم با طرح پرسش «یگانه‌پرستی یا چندخدایی؟» به ابهام‌زدایی از مفهوم «کامی» (خدایان یا ارواح طبیعت) می‌پردازد و به تنوع و گستردگی این باورها در شینتو اشاره می‌کند. فصل سوم، «کامی؛ جهان پنهان»، عمیق‌تر به ماهیت کامی‌ها و چشم‌انداز معنوی مرتبط با آن‌ها می‌نگرد. اما آنچه به‌خصوص در این کتاب برجسته است، نگاه شینتو به طبیعت و جایگاه انسان در آن است.

فصل چهارم، «کامی‌ناگارا؛ تن به جریان بسپار» به این جنبه عملی می‌پردازد. "کامی‌ناگارا" به معنای زیستن طبق راه کامی‌ها یا هماهنگ با جریان طبیعی و الهی است. رنکین با عباراتی چون: همه چیز خوب است، همه چیز عالی است، به پذیرش بنیادین هستی آن‌گونه که هست، اشاره می‌کند؛ پذیرشی که نه از سر انفعال، بلکه از سر درک عمیق نظم طبیعی و جریان زندگی است. این فصل بر همزیستی مجدد با طبیعت بزرگ تأکید دارد و راهکارهایی برای بازپیوند انسان مدرن با جهان طبیعی ارائه می‌دهد.

موسوبی و همدردی: اکولوژی معنوی و مسئولیت جهانی
یکی از مفاهیم کانونی و عمیقاً تأثیرگذار در شینتو که رنکین در فصل پنجم به آن می‌پردازد، «موسوبی» است. این فصل با عنوان «موسوبی؛ بوم‌شناسی معنوی» به روشنی ارتباط ذاتی این مفهوم با دغدغه‌های زیست‌محیطی معاصر را نشان می‌دهد. موسوبی به معنای نیروی پیونددهنده، زایندگی، هماهنگی و رشد خلاق در کیهان است. این اصل، بر وحدت و درهم‌تنیدگی تمام پدیده‌ها تأکید دارد و اساس نگاه اکولوژیک شینتو را تشکیل می‌دهد. رنکین به بررسی ارتباط "موسوبی و کارما" می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه کنش‌های ما در این شبکه به‌هم‌پیوسته حیات، پیامدهایی برای کل سیستم دارد.

در نهایت، فصل ششم کتاب، “همدردی با همه مخلوقات”، این جهان‌بینی را به اوج اخلاقی خود می‌رساند. اگر همه چیز از طریق موسوبی به هم پیوسته است و همه پدیده‌ها تجلی کامی هستند، پس همدردی و احترام باید به تمامی مخلوقات، اعم از انسان، حیوان، گیاه و حتی اشیاء تسری یابد. این فصل، بر اهمیت پرورش حس همدلی جهانی و مسئولیت‌پذیری در قبال کل شبکه حیات تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه آیین شینتو می‌تواند به عنوان یک راهنمای اخلاقی برای زیستن مسئولانه در جهان عمل کند.

شینتو: دعوتی به بازنگری و جشن زندگی
کتاب «شینتو؛ جشن زندگی» اثری فراتر از یک معرفی ساده آیینی کهن است. نویسنده با ساختاری اندیشیده و نثری روشن، مفاهیم بنیادین شینتو را از دل اسطوره‌ها و باورهای اولیه بیرون کشیده و ارتباط آن‌ها را با فلسفه، اخلاق، زیبایی‌شناسی و به‌ویژه بحران‌های اکولوژیک جهان معاصر به خوبی تبیین می‌کند. از مفهوم آینه به مثابه ابزار خودنگری در فصل‌های آغازین گرفته تا کاوش در ماهیت چندوجهی کامی‌ها، تبیین اصل کانّاگارا به عنوان راه زیست هماهنگ، معرفی موسوبی به مثابه بنیان اکولوژی معنوی و در نهایت فراخوان به همدردی جهانی، کتاب مسیری منسجم را برای فهم عمیق این جهان‌بینی ارائه می‌دهد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...