کتاب «زنان نامرئی» [Invisible women : data bias in a world designed for men] نوشته کرولاین کریادو-پرز [Caroline Criado-Perez] با ترجمه نرگس حسن‌لی توسط نشر برج منتشر و راهی بازار نشر شد.

زنان نامرئی [Invisible women : data bias in a world designed for men] نوشته کرولاین کریادو-پرز [Caroline Criado-Perez]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نویسنده این‌کتاب معتقد است دغدغه‌های متخص زنان که مردان به حساب نمی‌آورند، حوزه‌های بسیار متنوعی را در بر می‌گیرد ولی مدام در سه‌مضمون تکرار می‌شوند: بدن زنانه، مسئولیت مراقبتی بی‌مزد زنان و خشونت مذکر علیه زنان. او می‌گوید این‌مسائل چنان اهمیتی دارند که سروکله‌شان تقریبا در تمام بخش‌های زندگی زنان پیدا می‌شود و بر تجربیات‌شان از هر چیز، از حمل و نقل عمومی گرفته تا سیاست، در محل کار و در اتاق عمل تاثیر می‌گذارد.

کرولاین کریادو- پرز نویسنده این‌کتاب، روزنامه‌نگار، فعال مدنی و فمینیست بریتانیایی است که سال ۱۹۸۴ متولد شده و در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از کالج کبل آکسفورد فارغ‌التحصیل شده است. او تاکنون جریان‌های اعتراضی مختلفی را راه انداخته که موفق‌ترین‌شان اعتراض به حذف چهره تنها زن از روی اسکناس‌های انگلستان بود. او به‌خاطر نوشتن کتاب «زنان نامرئی» در سال ۲۰۱۹ برنده جایزه کتاب علمی انجمن سلطنتی بریتانیا و جایزه کتاب تجاری سال فایننشال تایمز را دریافت کرد.

کریادو-پرز در این‌کتاب در پی این است که نادرستی این ادعای مرسوم که نابرابری جنسی تا حد زیادی از بین رفته نشان دهد. همچنین این‌که داده‌ها فقط جهان را توصیف نمی‌کنند بلکه به آن شکل هم می‌دهند. او به مشاغل و کارهای زیادی پرداخته که زنان در آن‌ها مشغول‌اند؛ از سیستم‌های برف‌روبی در کشورهای اروپایی و پلیسی تا معماری فضاها، از اطلاعاتی که در رسانه‌های دیجیتالی در گردش‌اند تا کتاب‌های درسی. سپس این‌مفهوم را پیش روی مخاطب می‌گذارد که داده‌ها چگونه بازتاب روشنی از شکاف‌های جنسیتی هستند.

امروز اطلاعات بیش از گذشته در کار شکل‌دادن به جهان است. جهان چگونه طراحی شده است؟ چگونه تغییر می‌کند؟ امروز در عصری که عصر اطلاعات می‌نامیم، نقش و اهمیت داده‌ها در شکل‌دادن به جهان بیش از پیش روشن و مشخص است. بنابراین، چنانچه بخواهیم از برابری و عدالت در ساخت و بازسازی جهان سخنی به میان آوریم، باید به شیوه‌های جمع‌آوری داده‌ها نگاه کنیم، کاری که کرولاین کریادو پرز در زنان نامرئی انجام داده است.

نویسنده شکاف جنسیتی را ناشی از شکاف اطلاعاتی تاریخی می‌داند. یعنی اطلاعات در جهان اکنون، همیشه بر پایه‌ داده‌های تاریخی نیمی از جمعیت، یعنی مردان جمع‌آوری شده و می‌شود. او معتقد است علم پزشکی برپایه بدن مردانه شکل گرفته و به همین‌دلیل بسیاری از بیماری‌های زنانه ناشناخته باقی مانده‌اند. نتیجه‌گیری‌اش هم از این‌بحث، این است که وقتی اطلاعات بر اساس فرضیه‌هایی جمع‌آوری می‌شوند که ویژگی‌های جنسی نیمی از جمعیت را نادیده می‌گیرند، چگونه می‌توان به جهانی، جز جهان امروز رسید؟

این‌کتاب ۶ بخش کلی دارد که ۱۶ فصل را در بر گرفته‌اند. «زندگی روزمره»، «محل کار»،‌ «طراحی»،‌ «مراجعه به پزشک»، «زیست عمومی» و «وقتی اوضاع خراب می‌شود» عناوین ۶ بخش این‌کتاب هستند.

«مگر می‌شود برف‌روبی هم جنسیت‌زده باشد؟» و «پیشابدان‌های خنثاجنسیت» دو فصلی هستند که در بخش اول کتاب آمده‌اند. در بخش دوم هم ۴ فصل «جمعه طولانی»، «افسانه شایسته‌سالاری»، «اثر هنری هیگینز» و «وقتی ارزشت از یک لنگه‌کفش کمتر است» درج شده‌اند. سومین بخش کتاب هم ۳ فصل را در بر می‌گیرد که به این‌ترتیب است: «فرضیه گاوآهن»، «یک اندازه برای مردان» و «دریایی از یاروه».

«داروها اثر نمی‌کنند» و «سندروم ینتل» هم عناوین دو فصلی هستند که در بخش چهارم کتاب آمده‌اند. در پنجمین‌بخش این‌اثر هم ۳ فصل ۱۲ تا ۱۴ درج شده که عناوین‌شان به این‌ترتیب است: «منبع بی‌هزینه‌ای برای استخراج»، «از کیف دستی یا کیف جیبی»‌ و «حقوق زنان حقوق بشر است». ششمین بخش کتاب هم دربرگیرنده فصل‌های ۱۵ و ۱۶ با این‌عناوین است: «چه‌کسی بازسازی خواهد کرد؟»‌ و «این فاجعه نیست که تو را می‌کشد».

پس از بخش‌های اصلی کتاب هم، پس‌گفتار، سپاسگزاری، پی‌نوشت و نمایه آمده‌اند. پیش از شروع متن کتاب، نویسنده این‌جمله را برای مخاطبانش آورده است: «برای زنانی که پا می‌فشارند: همین‌قدر سخت‌گیر بمانید.»

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

پیلار ویاکورتا،‌ معاون امور زنانِ مجمعِ متحدِ نیروهای غیرنظامی، به گاردین توضیح داد که جلیقه‌های بسیار بزرگ باعث می‌شود افسران پلیس مونث دوبرابر بی‌حفاظ بمانند: این‌جلیقه‌ها آن‌ها را به‌درستی نمی‌پوشانند و «دسترسی افسران زن را به سلاح‌ها، دستبندها و باتوم‌های خود سخت می‌کنند.»

وقتی صحبت از شاغلان در خط مقدم باشد، تجهیزات حفاظت شخصی با اندازه نامناسب ممکن است مرگ‌بار باشند. سال ۱۹۹۷ یک افسر پلیس مونث بریتانیایی هنگام استفاده از دربازکن هیدرولیک برای ورود به یک آپارتمان چاقو خورد و کشته شد. او زره خود را درآورده بود، چون وقتی آن را به تن داشت استفاده از دربازکن برایش خیلی دشوار می‌شد. دوسال بعد یک افسر پلیس زن فاش کرد که به‌خاطر آسیب‌های پوشیدن زره‌اش مجبور شده متحمل عمل جراحی برای کوچک‌کردن پستان‌های خود شود. پس از گزارش او ۷۰۰ افسر دیگر از همان نیروی پلیس پیش آمدند تا به جلیقه‌های محافظ معیار معترض شوند. اما با اینکه طی بیست سال گذشته مدام شکایاتی مطرح شده، به نظر می‌رسد اقدامات اندکی صورت گرفته است. افسران پلیس مونث بریتانیا کبودی بر اثر استفاده از کمربند تجهیزات را گزارش کرده‌اند؛ تعدادی از آن‌ها مجبور شده‌اند به‌خاطر نحوه خوابیدن جلیقه‌های ضدچاقو روی بدن زنانه‌شان فیزیوتراپی شوند...

این‌کتاب با ۳۸۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...